فغفور گیلانی
جملاتی از کاربرد کلمه فغفور گیلانی
خان احمدخان گیلانی (۹۴۲ – ۱۰۰۵ ه.ق) آخرین کارکیای سلسلهٔ کیاییان در گیلان بود. او که در ۹۴۳ ه. ق/ ۱۵۳۸ م، در یک سالگی پس از مرگ ناگهانی پدرش کارکیا حسن دوم به حکومت رسید، تا ۹۷۵ ه.ق بر بیهپیش و سپس کل گیلان حکومت کرد. او به دستور شاه طهماسب، مذهب دوازدهامامی را جایگزین زیدیه کرد؛ ولی وقتی شروع به ارتباط با عثمانیان کرد و خواست برای حمله به قزوین به شیروان و لاهیجان سرباز بفرستند، از چشم شاه افتاد. در این سال به دستور شاه طهماسب دستگیر و در قلعه قهقهه و قلعه استخر زندانی شد. در ۹۸۵ ه.ق در دورهٔ محمد خدابنده آزاد شد و دوباره به حکومت رسید. قوای شاه عباس برای استیلا بر ابریشم و موقعیت جغرافیایی ویژهٔ گیلان و نیز خاتمه دادن به حکومت خان احمد که به ارتباط با عثمانیها ادامه داده بود در سال ۱۰۰۰ ه.ق به گیلان یورش بردند و خان احمد به شیروان گریخت. او بقیهٔ عمر خود را در استانبول و بغداد عثمانی گذراند و تلاشهای بیثمری برای بازگشتن به قدرت انجام داد. او در ۱۰۰۵ ه.ق در بغداد درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. خان احمد را سیاستمداری جاهطلب، زیرک، حادثهآفرین، انتقامجو، عیاش و خوشگذران و شاعری چیرهدست و علاقهمند به موسیقی تصویر کردهاند. او درباری هنرپرور داشت و شعرا، موسیقیدانان و دانشمندانی چون فغفور لاهیجی شاعر و استاد زیتون چهارتاری نوازنده در خدمت او بودند.