فراخ شانه

معنی کلمه فراخ شانه در لغت نامه دهخدا

فراخ شانه. [ ف َ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) اکتف. ( منتهی الارب ). آن که شانه هایش پهن باشد. رجوع به اکتف شود.

معنی کلمه فراخ شانه در فرهنگ عمید

پهن شانه، چهارشانه.

معنی کلمه فراخ شانه در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه دارای شانه های پهن باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه فراخ شانه

مژه ها بلند، محاسن پرپشت و انبوه ، شاربها كوتاه بودند. دهانش كمى فراخ ولى متناسب و دندانهايش سفيد و با فاصله بود. موهاى صاف و اندامى موزون داشت . خط باريكى از مو از سينه تا ناف او را پوشانده بود. شكم با سينه برابر، چهار شانه ،و گردنش در زيبايى همچون نقره خام بود....