فرات بن ابراهیم کوفی

معنی کلمه فرات بن ابراهیم کوفی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابو القاسم، فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی از شخصیت های دوران غیبت صغری می باشد. وی از راویان حدیث به شمار می آید و روایات فراوانی از مشایخ بزرگ شیعه روایت کرده و از معاصران ثقة الاسلام کلینی است.
فرات بن ابراهیم در کوفه به دنیا آمد و شاید به همین دلیل هم نام او را فرات گذاشته اند. کوفه در آن زمان مرکز علم و دانش بوده و شخصیت های علمی فراوانی را تحویل جهان اسلام داده که فرات بن ابراهیم نیز یکی از آنها است.
شخصیت فرات بن ابراهیم
فرات بن ابراهیم شخصیتی فاضل و اندیشمند بود و از علوم اجتماعی و فرهنگی فراوانی نیز بهره مند بوده است و همانگونه که شاگردش ابو القاسم علوی می گوید وی استاد محدثین دوران خود بوده است.
مذهب فرات بن ابراهیم
با توجه به تنها کتابی که از ایشان به دست ما رسیده، یعنی تفسیر فرات، به نظر می رسد که وی شخصیتی زیدی مذهب و یا حداقل علاقه مند به آنها بوده است. وی در کتاب خود از بسیاری از شخصیت های زیدی روایت نقل می کند و روایاتش بیشتر شبیه به روایات زیدیه است و در کتابش روایتی مبنی بر امامت دوازده امام نقل نکرده، اگر چه روایاتی دال بر امامت امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهماالسلام نیز در آن فراوان است؛ ولی در مقابل، روایتی نیز از زید دارد که عصمت را به جز پنج تن از اهل بیت از دیگران نفی می کند. شاید دلیل اینکه در کتاب های رجالی نامی از ایشان برده نشده نیز همین بوده که امامیه وی را از خود نمی دانستند و اهل تسنن هم همین گونه با او برخورد کرده اند، لذا مانند دیگر شخصیت های زیدیه به فراموشی سپرده شده است. البته شاید بتوان گفت با توجه به روایات فراوانی که فرات از حسین بن سعید اهوازی، از یاران امام جواد و امام هادی و امام عسکری علیهم السلام، نقل می کند و با توجه به روایات فراوانی که ابن بابویه، پدر شیخ صدوق و خود شیخ صدوق از فرات نقل می کنند و مضمون روایاتی که در کتاب های شیخ صدوق از فرات آمده، وی شخصیتی شیعه دوازده امامی باشد. گر چه با تحقیق در کتاب تفسیر وی احتمال زیدی بودن او تقویت می گردد. احتمال هم دارد بگوییم وی در آغاز زیدی بوده و سپس شیعه شده و یا اینکه از آن گروه از زیدیه است که به شیعه بسیار نزدیکند و با علما و روات شیعه رفت و آمد فراوان داشته اند.
کلام علما درباره فرات بن ابراهیم
...

جملاتی از کاربرد کلمه فرات بن ابراهیم کوفی

436- 24 جـديـد ص 105 نـقـل از كـنـزالفـوائد ، و در تـفـسـيـر صـافـىنـقـل از مـنـاقـب و بـديـن مـضـمـون در هـمـان صـفـحـه نـقـل از تـفـسـيـر قـمـى و ص 106نقل از كنزالفوائد و ص 107 نقل از تفسير فرات بن ابراهيم .
156- -37 چـاپ جـديـد ص 121 از عـيـون الاخبار. و نيز ص 123 از معانى الاخبار ازانس بن مالك . و هم چنين در جلد 35 ص 284 از تفسير فرات بن ابراهيم .
323- (( بحارالانوار )) ج 46 طبع جديد ص 206نقل از: تفسير فرات بن ابراهيم چاپ نجف ص 42.
فرات بن احنف مى گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم : جانم فدايت !آيا مسلمانان عيدىبرتر از عيد فطر و قربان و جمعه و روز عرفه دارند؟ فرمود: آرى !با فضيلت ترين، بزرگترين و شريفترين روز عيد نزد خداوند، روزى است كه خدا دين را در آنكامل ساخت و بر پيامبرش محمد (ص ) اين آيه رانازل فرمود: (اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلامدينا). گفتم : آن كدام روز بود؟فرمود: هرگاه يكى از پيامبران بنىاسرائيل مى خواست جانشين خود را تعيين كند و انجام مى داد، آن روز را عيد قرار مى دادند. آنروز، روزى است كه پيامبر اكرم (ص )، على (ع ) را به عنوان هادى امت نصب كرد و اين آيهنازل شد و دين كامل گشت و نعمت خدا بر مؤ منان ، تمام شد. گفتم : آن روز، كدام روز ازسال است ؟ فرمود: روزها جلو وعقب مى افتد، گاهى شنبه است ، گاهى يك شنبه ، گاهىدوشنبه ، تا... آخر هفته . گفتم : در آن روز، چه كارى سزاوار است كه انجام دهيم ؟فرمود:آن روز، روز عبادت و نماز و شكر و حمد خداوند و شادمانى است ، به خاطر منتى كه خدابر شما نهاد و ولايت ما را قرار داد. دوست دارم كه آن روز را روزه بگيريد.(19)
شيخ فرات بن ابراهيم در تفسير خود روايت كرده از امام باقر عليه السلام كه فرمود:حارث اعور عرض كرد به حسين عليه السلام كه : (يا بنرسول اللّه ! فداى تو شوم ! خبر ده مرا از قول خداوند در كتاب خود وَالشَّمْسِ وَضُحيها.
حديث : 1 ابى رحمه اللهقال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن ابى عبدالله البرقى عن محمد بن على الكوفىعن محمد بن سنان عن فرات بن اخنق قال قال على بن الحسين عليهماالسلام من بات شبعاناو بحضرته مومن جائع طاو قال الله عزوجل ملائكتى اشهدكم على هذا العبد اننى امرتهفعصانى و اطاع غيرى و كلتهه الى عمله و عزتى و جلالى لا غفرت له ابدا
شيخ فرات بن ابراهيم در تفسير خود، روايت كرده از عمران بن واهر گفت كه : (مردىخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه : (ما سلام بكنيم به حضرت قائم عليهالسلام به امرة المؤ منين ، يعنى بگوييم به او يا اميرالمؤ منين !؟
در كتاب نجم الثاقب از تفسير فرات بن ابراهيم روايت كرده كه مردى خدمت حضرت صادقعليه السلام رسيد و گفت : آيا به حضرت قائم عليه السلام بامرة المومنين سلام كنيم وبـه او بـگـوئيـم السـلام عليك يا امير المومنين ؟ جواب داد خير، اين نامى است كه خداامـيـر المـومـنين را به آن ناميده و كسى نه پيش از او و نه پس از او به اين نام ناميده نمىشود مگر آنكه (به حقيقت ) كافر باشد. راوى پرسيد: پس چگونه سلام كنيم ؟ امام جوابداد بگوئيد: السلام عليك يا بقية الله آنگاه حضرت آن آيه را تلاوت كرد.