فرا یاد اوردن
معنی کلمه فرا یاد اوردن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فرا یاد اوردن
تا شدم از روزگار اندک سالی پندی از پیر دیر سال فرا یاد
بگو با سکینه (س) که دل شاد دار مرا گاه شادی فرا یاد آر
ایا پور پند مرا یاد دار پدرت آنچه گوید فرا یاد آر
مرد کفتش چه می کنی ؟هشدار! قسم خویشتن فرا یاد آر
هر گه ابسالش فرا یاد آمدی وز فراق او به فریاد آمدی
«هو خانی عظیم الشأنی مد ظلمه الباقی بنده داعی محمد قاسم مصور از جمله بندگان دعا گوست امید که واهب متعال ذات شریف نواب مستطاب مقدس القاب آن خداوندی را از جمیع مکروهات در حفظ خود بدارد چون این کمینه خود را جوان از داعیان قدیمی میداند بارسال تصویری که رافع عریضهاست خود را فرا یاد خاطر ملازمان رسانده ملتمس آنست این داعی را از جملهٔ بندگان دانسته بهسر افراز نامه و رجوع خدمتی که باعث افتخار است ممتاز میفرموده باشند و السلام» • نگارهٔ شاه عباس و جوان، موزهٔ لوور تصویر شمارهٔ: ۲ • دختر و قلیان، تاپقاپی سارای استانبول. تصویر شمارهٔ: ۳ • پذیرایی شاهزاده در هوای آزاد. محفوظ در کتابخانهٔ بریتانیا، گمان بر این است که شاهزادهٔ تصویر، شاه عباس دوم باشد. تصویر شمارهٔ: ۴ • برگی از سوز و گداز نَوعی خَبوشانی. تصویر شمارهٔ: ۵
بهر شام و سحر ذکر خدا را فرا یاد دل غافل تو دادی
ور بود آن چیز فرا یاد تو شاد کن خاطر ناشاد تو