فت و فراوان

معنی کلمه فت و فراوان در لغت نامه دهخدا

فت و فراوان. [ ف َت ْ ت ُ ف َ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، بسیار فراوان. سخت بسیار. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه فت و فراوان در فرهنگ معین

(فَ تُّ فَ ) (ق مر. ) (عا. ) بسیار زیاد، فراوان .

معنی کلمه فت و فراوان در فرهنگ فارسی

سخت بسیار بسیار زیاد .

جملاتی از کاربرد کلمه فت و فراوان

صیدا بر تمام شهرهای فینیقیه از دید ثروت و فراوانی همه چیز برتری داشت و مهم‌تر از هر چیز آنکه صیدا صد کشتی سه طبقه‌ای و پنج طبقه‌ای بدریا انداخته بود..
و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تأسیس شده که نوجوانان در آن به فراگرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریه است که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجار به منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از سادات بنی فاطمه تفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیان و فراهان است ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است.
ضـمـنـا بـايـد تـوجـه داشـت كـه كـلمـه (طـوفـان ) دراصـل بـه مـعـنى هر حادثه اى است كه انسان را احاطه مى كند (از ماده طواف ) سپس به آبفـراوان ، يا سيل شديد كه مساحت زيادى از زمين را فرا مى گيرد و در خود فرو مى برد،اطـلاق شـده اسـت ، هـمـچـنين به هر چيز شديد و فراوان كه فراگير باشد - اعم از باد وآتش و آب - نيز گفته مى شود، و گاه به معنى تاريكى شديد شب نيز آمده است .
أَوْ یُوبِقْهُنَّ، یا تباه کند آن کشتیها را، بِما کَسَبُوا، بآن که ایشان کردند، وَ یَعْفُ عَنْ کَثِیرٍ (۳۴) و فراوانی هم فرا گذارد
یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های دنیای وستروس، طبیعت طولانی و تصادفی فصول است. طرفداران تئوری‌های علمی طولانی برای فصل‌ها ایجاد کرده‌اند، اما مارتین اصرار دارد که به جای توضیح علمی، یک توضیح فانتزی فراطبیعی وجود دارد. مارتین بیشتر از نمادگرایی فصول لذت می‌برد، تابستان به عنوان زمان رشد و فراوانی و شادی و زمستان زمان تاریکی است که در آن باید برای بقا تلاش کرد.
این درازست و فراوان می‌شود وآنچ مقصودست پنهان می‌شود
بحر وافر، از بحور متّفق‌الارکان شعر فارسی که از تکرار «مَفاعَلَتُن» (ل – ل ل –) یا زحافات آن تشکیل شده‌است. وافر در لغت به معنی بسیار و فراوان است. مشهورترین وزن آن:
یک وجود و صد هزاران مرتبه پادشاهی و فراوان مرتبه
در حقيقت انسان آگاه بايد آب را از سرچشمه بگيرد، كه آبزلال و فراوان آنجاست ، نه از ظروف كوچك و مختصرى كه هم محدود است و هم آلوده ، و دردست اين و آن مى باشد.
زه ای کسایی، احسنت، گوی و چونین گوی به سفلگان بر فَریَه کن و فراوان کن
جاده شمالی به دلیل وجود روستاهای متعدد و فراوانی علوفه در ولایت جوین بیشتر مورد استقبال کاروان‌ها بوده است.
قوله تعالی إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی اللَّه تعالی شرم نکند أَنْ یَضْرِبَ که زند مَثَلًا ما مثلی هر چه بود بَعُوضَةً به پشه فَما فَوْقَها یا چیزی که فزون از آن بود فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا اما ایشان که گرویدگانند فَیَعْلَمُونَ میدانند أَنَّهُ الْحَقُّ که آن مثل راست است و نیکو و بر عیار حکمت مِنْ رَبِّهِمْ از خداوند ایشان. وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا و اما ایشان که کافرانند فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ چه خواست اللَّه؟ بِهذا مَثَلًا باین مثل که زد یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً بآن مثل که میزند فراوانی را بی راه میکند از رسیدن بمعنی حکمت آن وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً و فراوانی را بآن راه مینماید. وَ ما یُضِلُّ بِهِ و بی راه نکند بآن إِلَّا الْفاسِقِینَ مگر ایشان را که از فرمانبرداری بیرون شده‌اند.
نوسانات گردشی در برخی موارد در تأثیرشان بر اقلیم (زمین)، موجب توسعه نوسان پذیری خورشیدی می‌شوند، زیرا نوسانات جزئی در گردش وضعی زمین سبب تغییراتی در توزیع و فراوانی نور خورشید می‌شود که به سطح زمین می‌رسد. یک چنین نوسانات گردشی، تحت عنوان چرخه‌های میلانکویچ، روند کاملاً قابل پیش‌بینی بر اساس اصول علم فیزیک و در اثر تعاملات دوجانبه زمین و خورشید و سایر سیارات می‌باشند. این نوسانات به عنوان نیروهای محرک موجود در چرخه‌های یخبندان و درون یخبندان از دوره یخبندان کنونی محسوب می‌شوند. نوسانات پیچیده تری نیز وجود دارند، همچون پیشروی و پسروی مکرر بیابان صحرا در واکنش نسبت به انحراف مسیر گردش (وضعی زمین).
در مهر او روانم و در هجر او دلم بسیار قهر دید و فراوان ستم کشید
اما بعد، درود خداى بر تو اى دوستدار باخلوص در دين كه مخصوص است در ولايت ما بهكمال يقين ! همانا مى فرستيم به سوى تو حمد خداوندى را كه جز او خدايى نيست ومساءلت مى كنيم كه صلوات بر سيّد ما و پيغمبر ما، محمّد صلى الله عليه و آله وآل اطهار او بفرستد و اعلام مى فرماييم مر تو را كه خداوند توفيق تو را مستدام فرمايددر نصرت حق و فراوان فرمايد ثواب تو را بر نشر علوم ما را.
فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا تا اندکی خندند از شادی خویش، وَ لْیَبْکُوا کَثِیراً و فراوان گریند، جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ. (۸۲) بپاداش آنچه میکردند.
فرستم به نزدیک او سیم و زر همان تاج و تخت و فراوان گهر
کرد هیجا و فراوان ملک و ملک گرفت زین سبب شاید اگر هیچ به هیجا نشود
این پرنده در نزدیکی مناطق آبی، دریاچه‌ها، سواحل دریاها یا مناطق پردرخت به‌سر می‌برد و اغلب به‌صورت گروهی روی درختان و آشیانه متروک کلاغ‌ها لانه می‌سازد و در ایران نیمه‌مهاجر و فراوان است.
وَ ما لَکُمْ و چه رسید شما را و چه عذر است؟ أَلَّا تَأْکُلُوا که نخورید مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ از آنچه بر کشتن آن اللَّه را یاد کردند وَ قَدْ فَصَّلَ لَکُمْ و اللَّه خود تفصیل داد و گشاده باز نمود ما حَرَّمَ عَلَیْکُمْ آنچه بسته و حرام کرد بر شما إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهِ مگر آنچه بیچاره مانید فرا آن از خوردن مردار بوقت ضرورت وَ إِنَّ کَثِیراً و فراوانی از مردمان لَیُضِلُّونَ بیراه میشوند بِأَهْوائِهِمْ بهواها و بایستهای خویش بِغَیْرِ عِلْمٍ بی‌هیچ دانش إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ خداوند تو است که داناتر از همه دانایان است بِالْمُعْتَدِینَ باندازه در گذارندگان.