عین و وجه

معنی کلمه عین و وجه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عین و وجه از الفاظ دال بر توثیق راوی بوده و علاوه بر امامی و عادل بودن به جلالت راوی دلالت دارد.
گاه این دو واژه به طور مطلق بکار می روند و گاه گفته می شود من عیون اصحابنا، یا من وجوه اصحابنا. آیت الله سبحانی آورده است: کسی که منابع رجالی را مورد بررسی قرار دهد، در می یابد که این دو واژه فراتر از امامی و عادل بودن راوی، دلالت بر جلالت راوی نیز دارد. و رجالیون این دو وصف را در مواردی بکار می برند که شخص جزء طبقه برجسته در فضل و فضیلت باشد و این امر نشان می دهد که او در میان طائفه از نظر وجاهت جایگاه و ارزش به مثابه چهره و چشم است.
مأخذ
نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث.

جملاتی از کاربرد کلمه عین و وجه

که ایمان علم و احسان عین و حق زین هر دو بالاتر که او سلطان تحقیقست و علم و عین دربانش
آرامگاه امامزادگان عین و غین (وهن آباد)، واقع بر یکی از تپه های باستانی معمورین و در شمال وهن‌آباد و واقع در دهستان وهن‌آباد در یک کیلومتری فرودگاه بین‌المللی امام خمینی، در کنار جاده ی رباط کریم-وهن آباد و در نزدیکی آزادراه ۷ (خلیج فارس) و امروزه در شهرستان رباط‌کریم است.
در جهان بی‌نیازی فرق عین و غیر نیست عمرها شد خالق عالم خلایق می‌شود
علم معنی کاف و ها یا عین و صاد هست در معنی بقرآنت گشاد
شلینگ در آغاز ورود به ورتسبورگ در مورد فلسفه عینیت سخنرانی کرد، در طول سالهایی که در ینا بود سعی کرد تا نشان دهد که «امرمطلق» مستقیماً خودش را به عنوان وحدت بخش عین و ذهن نشان می‌دهد. این همان نکته ای است که هگل از آن انتقاد می‌کند. در تعیین اختلاف بین سیستم‌های فلسفی فیشته و شلینگ، هگل در آغاز، طرفدار شلینگ بود. یک اتفاق آراء بین هگل و شلینگ وجود داشت و در سال ۱۸۰۲ مجله انتقادی درینا منتشر شد که شلینگ و هگل به عنوان ویراستاران آن مجله بودند، اما سالهای بعد تفکر اصیل منفی هگل آغاز شد و به‌طور معناداری از تفکر شلینگ دور شد. مشهورترین اثر فلسفی هگل یعنی «پدیدارشناسی روح» در سال ۱۸۱۰ منتشر شد، که این کتاب انتقادات جدی را به سیستم شلینگ وارد کرد. شلینگ «امرمطلق» را به عنوان یک واحد مبهم از عینیت و ذهنیت تعریف می‌کرد، هگل چنین مطلقی را به شب تاریکی تشبیه کرد که در آن «تمام گاوها سیاه اند.» به علاوه شلینگ هرگز توضیح نداده بود که چطور یک شخص می‌تواند به این «امرمطلق» برسد. او آنطوری با امرمطلق آغاز کرد که انگار «تیری ناگهان از کمان رها شده باشد.»[نیازمند منبع]
وهن‌آباد، روستایی تاریخی - باستانی، از توابع بخش مرکزی شهرستان رباط‌کریم در استان تهران ایران و مرکز دهستان وهن‌آباد است. این روستا در منطقه تاریخی تپه سفالی معمورین قرار دارد که تمام روستا و اطراف آن جزء آثار ملی ایران به‌شمار می‌آید. در سال ۱۳۵۵، یونسکو این منطقه را از مناطق احتمالی عصر آهن اعلام می‌دارد. امامزادگان عین و غین نیز در این روستا قرار دارد. در ۲ کیلومتری (حدود ۱ مایلی) جنوب این روستا، فرودگاه بین‌المللی امام خمینی قرار دارد. لقب این روستا پایتخت روستایی مبل ایران است. قدمت باستانی این روستا به ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و ۶۰۰ سال پیش از مهاجرت آریایی‌ها به ایران بر می‌گردد.
هر چند که نیست غیر نقطه در کسوت عین و صورت عین

دور از رخت ای سنگدل سیمین بر لم یبق من الوجود عین و اثر

امام‌زادگان عین و غین در این روستا قرار دارد و از مکان‌های زیارتی و جاذبه‌های گردشگری این روستا به‌شمار می‌آید.بنای قدیمی امام‌زاده به بنایی دایره وار و با گنبد هرمی به رنگ فیروزه‌ای بود. نخستین تغییر در ساختار سنتی امامزاده در سال ۱۳۷۷ صورت می‌گیرد.
در درونی که نیست عین و اثر غیر دلدار خویش هیچ مگیر
تلفظ عربی این واژه به صورت عِراق می‌باشد. در فارسی بیشتر با فتح عین و در زبان رسانه‌ای فارسی با کسره آن تلفظ می‌شود.
اتحاد عین و غین عالم سر حروف اول حرف فی است آخر دلیلش یای من
ز علم برد باقصای عین و حق یقین ببین بمرتبه دانش مرتب ما
بر اساس روایات مردمان محلی روس‌ها با بریدن سرهای کشتگان، تشخیص اجساد را سخت می‌کند. مشهدی حسین شهریاری، از بزرگان روستا به همراه پسر ارشد حیدر با توجه به وجود کشمش و نخود در جیب‌های او، جسد او را شناسایی و در شمال امامزاده عین و غین به خاک سپردند.
اصولِ خوشنویسیِ نستعلیق عبارتند از: حروف و کلمات اندازه‌ها معینی دارند؛ دورْ غالب است و تنها یک‌سوم تا یک‌ششمِ آن سطح است؛ حرکتِ دُوریِ آن از راست به چپ متمایل است؛ قلم‌نی آزادانه‌تر و آسان‌تر از نسخ حرکت می‌کند. دوایر در نستعلیق می‌تواند تفاوت‌هایی دقیق داشته باشند: مثلاً شیوهٔ سین، صاد و نون پایانی یکسان، ح، عین و قاف هم‌مانند و لام و ی نیز به یک فرم هستند.
ای پسر تو بی‌نشانی از علی عین و یا و لام دانی از علی
عقل‌گرایی قرن هفدهم و تجربه‌گرایی انگلیسی در اندیشه‌های ایمانوئل کانت فیلسوف آلمانی تبلور پیدا کرد. وی زمانی قدم به عرصهٔ فلسفه گذاشت که از یک‌ سو به اذعان خودش، فلسفهٔ هیوم او را از خواب جزم‌گرایی بیدار کرده بود و از طرفی هم قائل بود با وجود اینکه شناخت از تجربهٔ حسی شروع می‌شود ولی این بدین‌معنی نیست که همهٔ شناخت‌ها یکسره قابل تأویل و تقلیل به تجربهٔ حسی شود. وی ذهن را به عینکی بر روی چشم «نفس» انسان تشبیه کرده بود که همواره بین او و واقعیات پرده‌ای رنگی می‌کشد. با این کار نه تنها فلسفهٔ کانت نتوانست مشکل «تطابق بین عین و ذهن» را مرتفع کند، بلکه حل آن محال قلمداد شد. در حقیقت به نظر وی، «شناخت» یعنی تجربهٔ حسی و آنچه عقل و ذهن بر آن می‌افزاید یعنی «ذهن به علاوهٔ خارج».
در باب وجه تسمیه سماع، احمد غزالی معتقد بود که سین و میم سماع اشاره دارد به سم، به معنای سّرِ سماع که مانند سم است و عین و میم به معنی مع، بدین معنا که سماع شخص را به معیت ذات الهی می‌برد.
به پری و به فرشته به حور و عین و وحوش به آدمی و به مرغ و به ماهی و به دواب