عیب مجاز

معنی کلمه عیب مجاز در فرهنگستان زبان و ادب

{allowable defect} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] عیبی که مانع از قرار گرفتن دار یا الوار یا گِرده بینه در یکی از حوزه های درجه بندی نشود

معنی کلمه عیب مجاز در ویکی واژه

عیبی که مانع از قرار گرفتن دار یا الوار یا گِرده‌بینه در یکی از حوزه‌های درجه‌بندی نشود.

جملاتی از کاربرد کلمه عیب مجاز

من تعصب نکنم هرکه مرا عیب کند قول بدگوی یقینم که محال است و مجاز
حکمی زاده در فصل چهارم کتاب خود از شیعه دوازده امامی (باطنی) عیب گرفت که از آنجاکه آنها طرحی برای حکومت در دوران غیبت ندارند به یک نیروی مخالف با حکومتها تبدیل شده‌اند که مردم را تشویق به مقاومت منفی در برابر استقرار حکومت مثلاً ندادن مالیات و در نهایت تضعیف حکومت و کشور می‌کنند و باعث ضعف کشور هستند. خمینی در پاسخ او گفت: "اگر کسی تکذیب کند از وضع یک حکومتی که این حکومت‌ها جائرانه است و کسی هم تا زمان دولت حق نمی‌تواند آن را اصلاح کند، چه ربط دارد به اینکه حکومت عادلانه نباید تشکیل داد؟" او حتی مشارکت در حکومت جور را هم تجویز کرده بود: "ما می‌گوییم در همان تشکیلات خانمان‌سوز دیکتاتوری هم اگر کسی وارد شود، برای جلوگیری از فسادها و برای اصلاح حال کشور و توده خوب است، بلکه گاهی هم واجب می‌شود." این جرقه‌های اولیه خروج خمینی از نظریه اصلی شیعه اثنی عشری بود که تأسیس حکومت اسلامی قبل از ظهور را مجاز نمی‌دانست.