عیال دار

معنی کلمه عیال دار در لغت نامه دهخدا

عیال دار. ( نف مرکب ) کسی که دارای زن و فرزند و اهل و عیال باشد. ( ناظم الاطباء ). عیالبار. عیالوار. معیل.

معنی کلمه عیال دار در فرهنگ عمید

= عیالوار

معنی کلمه عیال دار در فرهنگ فارسی

کسی که دارای زن و فرزند و اهل و عیال باشد عیالبار

جملاتی از کاربرد کلمه عیال دار

ده عیال ضعیف چون داری طفل را خیر خیر بگذاری
علیّ بن الموفَّق گوید روزی تفکّر میکردم بسبب عیال و درویشی ایشان بخواب دیدم، رقعۀ برو نبشته، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، ای پسرِ موفّق از درویشی می ترسی و چون من خداوندی داری چون شب تاریک شد مردی بیامد و کیسۀ پیش من بنهاد پنج هزار دینار اندر وی گفت بردار ای ضعیف یقین.