عوامل اجتماعی استضعاف

معنی کلمه عوامل اجتماعی استضعاف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] این نوشتار در مورد عوامل اجتماعی استضعاف مانند نبودن عدالت در اجتماع، برتری طلبی یک عده از مردم، انباشت ثروت و اشرافیت در بخشی از جامعه و... می باشد.
به هر اندازه که مناسبات اجتماعی از عدالت تهی شود و رابطه حاکمان «اِنَّ فِرعَون ...» یا مردم: «قالَ المَلاَُ الَّذینَ استَکبَروا مِن قَومِهِ ...» بر پایه برتری طلبی: «... عَلا فِی الاَرض»، بر ضعف کشاندن حاکمان بر حقّ و نافرمانی از آنان: «اِنَّ القَومَ استَضعَفونی»، فساد گرایی و محرومیت افراد زیر سلطه از حقوق انسانی باشد، استضعاف رخ می نماید: «اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الاَرضِ وجَعَلَ اَهلَها شِیَعًا یَستَضعِفُ طَائِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبناءَهُم ویَستَحیی نِساءَهُم اِنَّهُ کانَ مِنَ المُفسِدین» بررسی آیات مربوط به استضعاف نشان می دهد که انباشت ثروت و اشرافیت در بخشی از جامعه به همراه کمی نفرات و تفرقه در طبقات دیگر اجتماع، زمینه زبونی و استضعاف فرودستان را به وسیله مستکبران فراهم می آورد.
داستانهای استضاف در قرآن
قرآن با عنوان «ملاء» از اشراف و ثروتمندان مستکبر همچون قوم صالح (علیه السلام) یاد می کند که از مستضعفانی که به صالح (علیه السلام) ایمان آورده اند با انکار می پرسند: آیا می دانند که صالح از جانب خداوند آمده است. در جایی دیگر داستان قوم بنی اسرائیل را بازگو می کند که فرعون با تقسیم آنان به گروههای مختلف، گروهی از آنان را به ضعف و ناتوانی می کشید. در آیه ۲۶ انفال به مسلمانان یادآور می شود که پیش از اسلام، گروهی اندک و مستضعف بودند که می ترسیدند آنان را بربایند: «واذکُروا اِذ اَنتُم قَلیلٌ مُستَضعَفونَ فِی الاَرضِ تَخافونَ اَن یَتَخَطَّفَکُمُ النّاسُ ...» و در آیه ۱۵۰ اعراف نیز هارون، قومش را که به دست آنان از جایگاه رهبری بر کنار و در معرض کشته شدن به وسیله قوم موسی قرار گرفته بود، سبب استضعاف خود می داند. بر اساس این آیات، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و دیگر ائمه: خود را مستضعف می دانستند و اراده خداوند بر امامت و استخلاف مستضعفان در زمین را: «و نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ و نَجعَلَهُم اَئِمَّةً و نَجعَلَهُمُ الورِثین» در حق خود با ظهور مهدی موعود (عج) صادق می دانستند.
وظیفه مسلمانان در زمان بروز استضعاف
همه کسانی که در هر دوره ای در استضعاف مستکبران روزگار خود گرفتار آمده اند باید با عبرت آموزی از سرنوشت مستضعفانِ اقوام گذشته، صابرانه در راه حق بایستند و تسلیم تبلیغات مستکبران نگردند و پیروی از آنان را برنگزینند و اگر مستکبران امکان زندگی مؤمنانه را از آنان گرفتند در صورت توانایی، مهاجرت کنند و همه مسلمانان نیز وظیفه دارند در راه نجات مستضعفان تلاش کنند: «و ما لَکُم لا تُقتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ والمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ والوِلدن»

جملاتی از کاربرد کلمه عوامل اجتماعی استضعاف

نخستین شعر وی در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۰۳ میلادی در ستون ادبیات روزنامه «روس شرق» چاپ شد. پس از سه سال تلاش در سال ۱۹۰۶ میلادی نخستین کتاب شعر وی با عنوان «غفلت» و یک سال بعد دومین کتابش با عنوان «وطن و حریت» در تفلیس چاپ‌شد. وی در این کتاب‌ها بر عوامل اجتماعی عقب‌ماندگی و جهل مردم اشاره می‌کند.
در معماری، تغییر سبک اغلب به دنبال کشف تکنیک‌ها یا مصالح جدید، از طاق جناغی به سبک گوتیک تا سازه‌های فلزی و بتن مسلح مدرن، به وجود می‌آید. یک حوزۀ اصلی بحث در تاریخ هنر و باستان‌شناسی این بوده‌ است که تا چه حد تغییر سبک در زمینه‌های دیگر مانند نقاشی یا سفال‌گری نیز پاسخی به امکانات فنی جدید است، یا انگیزۀ خاص خود را برای توسعه دارد (کونست‌وُلن [میل‌هنری] از ریگل)، یا تغییرات در پاسخ به عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر حمایت و شرایط هنرمند، همان‌ گونه که تفکر کنونی تمایل دارد بر آن تأکید کند، با استفاده از نسخه‌های کمتر سفت و سخت‌تر از تاریخ هنر مارکسیستی.
برایان وینستون، نظریه‌پرداز مطالعات فرهنگی و رسانه، در پاسخ به جبرگرایی فناورانه مدلی را برای ظهور فناوری-هایی که مبتنی بر قانون سرکوب پتانسیل‌های رادیکال هستند، ارائه می‌کند. در دو کتابش، فناوری‌های دیدن: عکاسی و سینماتوگرافی و تلویزیون و فناوری رسانه و جامعه، وی با به‌کارگیری مدل ارائه شده نشان می‌دهد که فناوری‌ها چگونه در طول زمان تکامل می‌یابند. همچنین چگونگی متعادل‌سازی و کنترل اختراع آن‌ها توسط جامعه و عوامل اجتماعی سرکوب‌کنندهٔ پتانسیل رادیکال فناوری ارائه شده، را بررسی می‌کند.
جدول ۱- ارزش مناطق شهر اصفهان ازنظر عوامل اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی در شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی
عوامل اجتماعی مانند کاتولیک بودن یا زندگی در مناطق روستایی در برخی مطالعات بر کاهش میزان آمیزش مؤثر شناخته شده‌اند ولی مطالعات دیگر چنین تغییری را گزارش نمی‌کنند.
به دنبال مرگ مائو در ۱۹۷۶، جنگ قدرت بین رئیس ح.ک. چ هوآ گوفنگ و نایب رئیس دنگ شیائوپینگ آغاز شد. دنگ برنده مبارزه، و «رهبر عالی مقام» در سال ۱۹۷۸ شد. دنگ، در کنار هو یائوبانگ و ژائو زیانگ، پیشگام اصلاحات و باز شدن سیاست، و مفهوم ایدئولوژیک معرفی سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی، باز کردن درهای چین به بازارهای جهان. دنگ در معکوس کردن برخی از سیاست‌های «چپ» مائو، استدلال کرد که یک دولت سوسیالیست می‌تواند از اقتصاد بازار استفاده کند بدون اینکه خودش سرمایه‌داری کند. تأکید بر قدرت سیاسی حزب با تغییر در سیاست، رشد اقتصادی قابل توجهی ایجاد کرد. با این حال، ایدئولوژی جدید در هر دو طرف طیف، توسط مائوئیست‌ها و همچنین طرفداران حمایت از آزادسازی سیاسی مورد مخالفت قرار گرفت. با سایر عوامل اجتماعی، درگیری‌ها در اعتراضات سال ۱۹۸۹ در میدان تیان آنمن به اوج خود رسید. با سرکوب اعتراضات، دیدگاه دنگ دربارهٔ اقتصاد غالب شد و در اوایل دهه ۱۹۹۰ مفهوم اقتصاد بازار سوسیالیستی مطرح شد. در سال ۱۹۹۷، عقاید دنگ (نظریه دنگ شیائوپینگ) در قانون اساسی ح ک چ جای گرفت.
این مفهوم همچنین برای نشان دادن تأثیر بسیاری از عوامل اجتماعی و اقتصادی تأثیر گذار در فقر زنان از جمله عدم توازن درآمدی بین زنان و مردان است.
نژادپرستی در شکل کلاسیک آن مبتنی بر فرض نابرابری جنس بشر از لحاظ بیولوژیک است و نتیجه آن، نسبت دادن پیشرفت یا عقب‌ماندگی ملت‌ها به خصوصیات ژنتیکی غیرقابل تغییر است. اما با تحقیقات و مطالعات زیست‌شناسی و مردم‌شناسی جدید، تفاوت‌های بیولوژیکی و نظرات پیرامون آن و به تدریج مفهوم نژاد در جهان علم بی‌اعتبار شد. اگرچه چنین نگاهی همچنان در میان مردم جوامع مختلف طرفدار دارد اما مفهوم نژاد هیچ مبنای ژنتیکی و علمی ندارد. نژادپرستی به صورت کلی به معنای اعتقاد بر این است که رفتارهای شخص ناشی از ویژگی‌های ارثی و ثابتی است که در آن فرد از پیوندگیری خود با زمینه‌های نژادی‌اش تأثیر گرفته و سپس هر یک از این صفات متمایز در رابطه با برتر یا پست‌تر دانستن او ارزش‌گذاری شود، این نگاه خود دلالت بر ساختی اجتماعی دارد که در آن گروهی از افراد برتر از دیگران دانسته می‌شوند که خود نتیجهٔ عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌تواند باشد و قدرت را در دست گروه‌هایی خاص قرار می‌دهد و در عین حال دیگران را از آن محروم می‌کند.
فاین در بخش اول کتاب، «نیمه جهان تغییرکرده، نیمی از ذهن‌های تغییریافته» استدلال می‌کند که عوامل اجتماعی و محیطی به‌شدت بر ذهن تأثیر می‌گذارد و دیدگاه «زیست‌شناسی بازگشتی» را به چالش می‌کشد؛ که از آن‌جایی که جامعه اکنون برای جنس‌ها برابر است، نابرابری‌های مداوم باید به‌دلیل زیست‌شناسی باشد. او همچنین دربارهٔ تاریخچه و تأثیر کلیشه‌های جنسیتی و روش‌هایی که علم برای توجیه جنسیت‌گرایی استفاده شده‌است، بحث می‌کند.
سایر عوامل اجتماعی مانند غفلت، سوءاستفاده، والدین غائب و عدم نظارت نیز می‌توانند در ODD نقش داشته باشند.