علامه محمد تقی شوشتری

معنی کلمه علامه محمد تقی شوشتری در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] محمدتقی شوشتری (تستری) معروف به علامه شوشتری یا محقق شوشتری که در بین مردم شوشتر مشهور به شیخ شوشتری و حاج شیخ بود، یکی از علما و دانشمندان معاصر است که در ساحت حدیث پژوهی خدمات ارزنده و بی سابقه ای انجام داده است.
محمد تقی شوشتری در سال ۱۳۲۰ هـ.ق متولد گردید. پدر او شیخ محمد کاظم شوشتری فرزند شیخ محمدعلی، فرزند آیت اللـه شیخ جعفر شوشتری بود. و هنگام ولادت شیخ محمدتقی در نجف اشرف سکونت داشت اما در سن 7 سالگی او به شوشتر بازگشت. و پس از چندی شیخ محمد تقی و مادرش نیز به نزد او در شوشتر رفتند
خاندان مادری محقق از خانواده‎های متدین ایرانی بودند که از مدت ها پیش، شهر نجف را برای سکونت برگزیده بودند و مادرش متولد نجف اشرف بود.
پدر محمد تقی شوشتری، یگانه مرجع شوشتر و از مردان مبارز آن دیار بود. او در دفاع از کیان مسلمانان به ویژه در حریم حجاب اسلامی، مرزبانی مبارز و مبارزی بیدار بود که توسط طاغوتیان از شوشتر به بروجرد تبعید شد و روزگار درازی را ـ هم در زمان رضاخان و هم در عصر محمدرضا پهلوی ـ دور از وطن، غریبانه در بروجرد زیست.
علامه شوشتری قبل از هفت سالگی در مکتب، قرآن و خواندن و نوشتن و خط ترسل را فرا گرفت، و بعد از آن که به شوشتر رفت مقدمات و سطح را نزد سید حسین نوری، سید محمد علی امام و سید علی اصغر حکیم -که اغلب از شاگردان پدرش بودند- گذراند، و پس از آن نیز با آموزش های استادانی نظیر محمدتقی شیخ الاسلام و سید مهدی آل طیب و پدر خود، در سن شانزده یا هفده سالگی به درجه اجتهاد نایل شد. وی با توجه به نبوغ و ذکاوت فراوانی که داشت، بسیاری از کتاب هایش را بدون استاد مطالعه می نمود: یعنی ابتدای هر کتابی را از استادان فرا می گرفت، و بقیه اش را خود مطالعه می کرد، و به خوبی آن را فرا می گرفت.
بعد از سال ۱۳۵۴ ه‍.ق.(۱۳۱۴ ه‍.ش.) به دلیل قانون کشف حجاب به همراه سید باقر حکیم از شوشتر به عتبات هجرت کرد، و در حوزه های علمیه کربلا و سپس نجف به کسب علوم و معارف اسلامی ادامه داد.
همان روزها در نجف اشرف یکی از آثار پربارش را با نام «قضاء امیرالمؤمنین علیه السلام» (پیرامون قضاوت های امام علی علیه السلام) برای نخستین بار به دست چاپ سپرد و با انتشار آن، چشم دانشورانِ نجف را معطوف خود ساخت.

جملاتی از کاربرد کلمه علامه محمد تقی شوشتری

48- علامه محمد حسين طهرانى ، امام شناسى ، ج 14، ص 280 و 281 با ويرايش .
2. علامه محمد علم الهدى (1039 - 1115 ق ) متولد قم و ساكن و مدفون در كاشان است .عالمى فقيه و محدث و متكلى است كه از نسل او تا كنون عالمانى اديب و فقيه در شهرهاىكاشان ، قم ، تهران ، كرمانشاه و شيراز برخاسته اند.
غرض آن كه ، بين رفض اسباب و علل كه سخنى است عارفانه و بين نفىعليت كه گفتارى است جاهلانه فرق عميقى است كه تشخيص آن از رؤ يت تارىباريكتر از مو دشوارتر و پيمودن طريق آن از سير بر بستر سيف حاد و برنده توانفرساتر است . با اين بيان كوتاه ، راز و رمز سخن بلند حضرت استاد علامه محمد حسينفاضل تونى (قدس سره ) روشن مى شود؛ روزى در اثناى درس شرح فصوص قيصرىفرمودند، خواص از طلاب حوزه علميه اصفهان (355) كتاب مثنوى (356) را به طورسرى نزد متخصص در اين رشته مى آموختند .
13- شرح : از فرائد الطريفه از علامه محمد باقر مجلسى متوفاى 1111هجرى ؛
پس از آن، نخستین مقاله‌ای که در تأیید رسالهٔ زبان آذری انتشار یافت توسط علامه محمد قزوینی بود که در دی ماه ۱۳۰۵ ه‍.خ انتشار داد، علامه قزوینی در مقالهٔ خود می‌نویسد: «این رسالهٔ صغیره الحجم، عظیمه الفایده مؤلف فاضل آن یک موضوع بدیع و دلکش را انتخاب نموده و در پیرامون آن تحقیقات فاضله‌ای خود را تمرکز داده‌است؛ و آن موضوع عبارت است ار حل دو مسئله ذیل: اول آن که زبان آذری مذکور در کتب مؤلفین قدما چه زبانی بوده‌است؟ ثانیاً آنکه: زبان ترکی که فعلاً زبان اهالی آذربایجان است از چه وقت و در نتیجهٔ چه علل و اسباب تاریخی در آن ناحیه ظهور پیدا کرده‌است.»

- كتابى در اثبات اينكه نماز جمعه واجب عينى است . (در رد نظر علامه محمد ابراهيم نيشابورى )

علامه محمد اقبال لاهورى نويسنده و شاعر و فيلسوف پاكستانى (1877 -1938 م ):

اديب بزرگ سده يازدهم علاوه بر شيخ جعفر بن كمال الدين بحرانى ، شيخ على بن فخر الدين محمد بن شيخ حسن بن شهيد ثانى ، پدرگرانقدرش ‍ سيد نظام الدين احمد و ديگر استادان روزگار از پژوهشگر بزرگ درياى دانشهاى اهل بيت عليه السلام علامه محمد باقر مجلسى نيز اجازه روايت داشت .

مرحوم علامه محمد حسين مظفر آورده كه ، خليفه ، علما را گرد مى آورد تا با آن حضرتبحث و مناظره نمايند، به اين گمان كه در او لغزشى بيابد و از مقام و منزلت او بكاهد.يك بار نامه هايى را جعل كرد كه مردم را به بيعت آن حضرت فرامى خواند، تا بهانهاى براى هتك حريم امامت باشد، اما اين توطئه ها عاقبتى جز افزونى مرتبت امام عليهالسلام در پى نداشت . از اين رو كينه و خشم معتصم افزونى گرفت . يك بار او را بهزندان افكند و زمانى كه تصميم به قتل آن حضرت گرفت او را از زندان آزاد كرد و همسرآن حضرت - دختر مامون - را وادار كرد تا حضرت را با زهر به شهادت برساند. پس ازشهادت حضرت ، شيعيان اطراف خانه او اجتماع كردند و چون معتصم در صدد بود كه آنان را از تشييع پيكر آن حضرت باز دارد با شمشيرهاى آخته ، براى پايدارى تا پاى مرگ هم پيمان شدند.

825- مختصرى از زندگانى پرافتخار علامه محمد على قاضى ، محمد عاصفى ،چاپ شفق تبريز، ص ‍ 10.