عصیان نمودن

معنی کلمه عصیان نمودن در لغت نامه دهخدا

عصیان نمودن. [ ع ِص ْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) عصیان کردن. سرکشی نمودن. عاصی شدن :
به تیغ او سپه آرای نیست خواهد شد
هر آن کسی که نماید درین ملک عصیان.فرخی ( از آنندراج ).آنکس که تو را نداشت طاعت
در عصبه تو نمود عصیان.خاقانی.

معنی کلمه عصیان نمودن در فرهنگ فارسی

عصیان کردن و سرکشی نمودن

جملاتی از کاربرد کلمه عصیان نمودن

مجاز باشد با او شکستن پیمان محال باشد با او نمودن عصیان