عروسک انداز

معنی کلمه عروسک انداز در لغت نامه دهخدا

عروسک انداز. [ ع َ س َ اَ ] ( نف مرکب ) عروسک اندازنده. آنکه عروسک ( منجنیق ) می اندازد. آنکه عروسک و منجنیق را بکار می اندازد. رجوع به عروسک شود :
بر قلعه آن عروس طناز
غضبان فلک عروسک انداز.نظامی.

معنی کلمه عروسک انداز در فرهنگ فارسی

عروسک اندازنده آنکه عروسک می اندازد

جملاتی از کاربرد کلمه عروسک انداز

بخش اسباب بازی موزه عروسک های ملل با مجموعهای در حدود 500 اسباب بازی از ملل و ایران در سال 1398 را اندازی شد. آثار موجود از اوایل دهه 1900 تا 1980 جمع آوری شده اند که به نوعی تاریخ صنعتی اسباب بازی را ارائه می دهند. انواع اسباب بازی های بومی ایران از نواحی مختلف نیز در بخشی دیگر از این موزه ارائه شده است. به هنگام بازدید، قصه ها و روایت های هر اسباب بازی بیان می شود و ایده اولیه ساخت اسباب بازی تا چگونگی حضور آن در بازار و توسعه و مارکتینگ آن نیز معرفی می شود. فضایی نیز به بازی کودکان اختصاص دارد که چند بازی صفحه ای و بازی کارتی را تجربه می کنند. بخش اسباب بازی ایران و جهان از زمان تاسیس تاکنون کارگاه های آموزشی بسیاری را با هدف آشنا کردن کودکان با انواع اسباب بازی ها برگزار کرده است.