معنی کلمه عرق اور در لغت نامه دهخدا ( عرق آور ) عرق آور. [ ع َ رَ وَ ] ( نف مرکب ) آنچه باعث خارج شدن عرق گردد. دواها که تولید خوی و عرق کنند. مثلا" گویند: آسپرین عرق آور است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مُعِّرق.
معنی کلمه عرق اور در فرهنگ فارسی ( عرق آور ) آنچه باعث خارج شدن عرق گردد دواها که تولید خوی و عرق کنند مثلا گویند : آسپرین عرق میاورد
جملاتی از کاربرد کلمه عرق اور گلهاى خشك آويشن كوهى ، مقوى معده ، نيروبخش ، خلط آور، قاعده آور، ضد درد و تشنج وبطور خفيف عرق آور است ))(381)