عرضه احادیث بر قران

معنی کلمه عرضه احادیث بر قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عرضه احادیث بر قرآن. حدیث، بر خلاف قرآن، جعل ناشدنی و تحریف ناپذیر نیست و امکان اشتباه و نسیان در آن وجود دارد، لذا در پاره ای از روایات آمده است که معصومان (علیهم السلام) فرمودند: روایات ما را بر قرآن کریم عرضه کنید؛ هرچه را که موافق آن یافتید، بپذیرید و آنچه را که مخالف آن دیدید، دور بیافکنید، این ملاک که عرضه احادیث به قرآن نام دارد از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و ائمۀ شیعه (علیهم السلام) بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
از آن رو که احادیثی که از گذشتگان به ما رسیده، نقش اساسی در تفسیر و فهم معانی قرآن دارند، باید دید آیا در طول زمان سلامت و زلالی و خالصی آن ها پایدار مانده است؟ این مطلب توجه دانشمندان اسلامی را به خود جلب کرده و موجب شده است که مرز شناخت احادیث صحیح از ساختگی را مشخص کنند و مهم ترین آن مرزها مطالبی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) به آن توجه داده که عبارت از «عرضه روایات بر کتاب خدا و آیات محکم آن» است. بر این اساس، روایاتی که موافق کتاب خدا باشند، حق هستند و آنچه مخالف آن ها باشد، باطل است. باید دانست که کتاب در این جا کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی است و شامل سنّت مستحکم و برهان آشکار عقلی می شود در نتیجه، هرچه موافق آن است، صحیح و هر آنچه با آن مخالف باشد، ناصحیح است.بنابراین، به نظر می رسد بر خلاف روش برخی از دانشمندان متاخّر که تنها به بررسی اسناد اهتمام داشته و به محتوا توجهی نداشته اند، برای تشخیص روایات صحیح و پیش از بررسی و ملاحظه سند آن ها، باید محتوا و استواری معنای آن ها را درنظر گرفت. البته اسناد نیز در اعتبارسنجی نقش آفرین هستند، اما در درجه دوم اعتبار قرار می گیرند. بنابراین مطلب عمده و مهم، قبل از بررسی اسناد، توجه به متن احادیث است.
← شواهد روایی
این سؤالی است که در درس های اصول و به خصوص در باب «تعادل و تراجیح» به آن پرداخته می شود، آن جا که موافق با قرآن بر مخالف آن مقدّم می شود. دامنه نصوص قرآن محدود است و آن قدر گسترده نیست که شامل عمده مسائل اخلاقی بشود، تا چه رسد به همه مسائل اختلافی. پس عرضه در روایت برقرآن چگونه است؟
← در علم اصول
کلام در این باب را اطاله دادیم، به خاطر اهمیت این موضوع و این که باب جدیدی برای راه امتحان روایات است که به زمان فقهای گذشته (که رضوان خدا بر آن ها باد) برمی گردد.بنابراین، وظیفه ما در عرضه بر کتاب خدا، دنباله روی از راه گذشتگان و علماست، تا اول و قبل از هر چیز، نفس آیات را پیشوای خود در این مسیر قرار دهیم و آیات قرآن را در نور هدایت خود قرآن تفسیر کنیم و آن را به دلایلی از محکمات اخبار و آثار رسیده از معصومان قرین کنیم.روایت را با دقت و توجه نگاه کنیم. پس اگر چیزی که زلالی آن را کِدِر کند نیافتیم، آن را قبول می کنیم، مخصوصاً وقتی که دلایل صدق آن روشن باشد، آن روایت را در کنار ذخیره های گسترده مان غنیمت می شماریم و این روایت چیزی است که صلاحیت کمک به فهم قرآن و روشن شدن حقایق خالص و ناب آن را دارد.و اگر یکی از روایات ما را سرگردان کرد، آن را به محک آزمایش و بررسی گذاریم. حال اگر روایتی به خاطر ضعف سند یا مرسله بودن یا کوتاهی (اهمال کاری) در سند و نظایر آن یا به خاطر ضعف محتوایِ ناشی از مخالفت با عقل یا مغایرت با محکمات دین، ضعیف بود، آن روایت را به حال خود وامی گذاریم، در حالی که دلیل وهن و ضعفش را بیان می کنیم.چیزی که باید به آن توجه کنیم، این است که بیش تر آنچه را ما از گذشتگانمان در این زمینه به ارث برده ایم، صلاحیت اعتماد دارد، مگر روایات نادری که در گذر زمان، مخلوط با روایات معتبر شده که به دنبال آزمایش بی درنگ باید از ریشه و بن کنده شوند:«و مَثَلُ کلمة خبیثةِ کشجرة خبیثة اجتُثَّتُ من فوقِ الارض مالَها من قرار؛ و مثل کلمه کفر مانند درخت پلیدی است که ریشه ای به قلب زمین نرود، بلکه بالای زمین افتد و هیچ ثبات و بقایی ندارد».«فَامّا الزبدُ فیذهَبُ جفاءاً امّا ما ینفعُ الناسُ فیمکثُ فی الارض کذلکَ یضربُ اللّهُ الامثال؛ پس آن کف به زودی از بین می رود و اما (آب و فلز) که به خیر مردم است، در زمین باقی می ماند. خدا مثل ها را چنین بیان می فرماید».«یُثّبِتُ اللّهُ الذینَ آمنوا بالقولِ الثابتِ فی الحیاةِ الدنیا و الاخرة؛ خداوند اهل ایمان را با عقیده ثابت در دنیا و آخرت پایدار می دارم».

جملاتی از کاربرد کلمه عرضه احادیث بر قران

یعنی: ماده شفاعت سی و یک مرتبه، و واژه شفیع نیز سه بار در قرآن بکار رفته است، و همانگونه که از قرآن و احادیث بر می آید، شفاعت تنها منحصر به خداوند یکتاست. ولی شفاعت دیگران با اذن و اجازه خداوند پاک و منزّه، امکان پذیر می باشد.