عرض وار

معنی کلمه عرض وار در لغت نامه دهخدا

عرض وار. [ ع َ رَ ] ( ق مرکب ) مانند عَرَض :
وانگه کزین مزاج مهیا جدا شوند
چیزند یا نه چیز عرض واربگذرند.ناصرخسرو.

معنی کلمه عرض وار در فرهنگ فارسی

مانند عرض

جملاتی از کاربرد کلمه عرض وار

27 طلب برادر  رسول خدا (ص ) فرمود: برادر و عمويم را برگردانيد چون حضور يافتند و مجلس منحصر به آنها گرديد پيغمبر اكرم (ص ) به طرف عمويش عباس ‍ توجه كرده فرمود:اى عمو وصيت مرا مى پذيرى و وعده مرا قبول مى كنى و قرض مرا ادا مى نمايى ، عباس عرض كرد يا رسول الله عموى تو پيرمرد و عيال وار است و سخاء و كرم تو مانند باد وزش داشته و عموى ناتوانت نمى تواند به وعده تو قيام كند. آن گاه به على (ع ) توجه كرده فرمود: اى برادر آيا وصيت مرا مى پذيرى و به وعده من وفا مى كنى و قرض مرا ادامى سازى و امور بازماندگانم را اداره مى نمايى ، عرض كرد: آرى فرمان تو را ازدل و جان مى پذيرم و آن را اجرا مى كنم .