عرب لاله گون

معنی کلمه عرب لاله گون در لغت نامه دهخدا

عرب لاله گون. [ ع َ ب ِ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گوگلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس ، ناحیه ای است کوهستانی سردسیر. 220 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری است ، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

معنی کلمه عرب لاله گون در فرهنگ فارسی

دهی است دهستان گوگلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس ناحیه ایست کوهستانی سردسیر

جملاتی از کاربرد کلمه عرب لاله گون

تل مرورشکی مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان است و در شهرستان اقلید، بخش حسن‌آباد، روستای لاله گون واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۳۴۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
چو گل بخرمن من عمر که خواهی آتش زد که نوبهار رخ از باده لاله گون کردی
در آن دیار که آن روی لاله گون باشد به گل زند چمن آرا در گلستان را
به رنگ لاله سرو اگر، ندیده‌یی تو در چمن ببین به سرو این چمن, که هست لاله گون بدن
فصل بهار باده ی گلبوی لاله گون در پای گل ز دست بتی گلعذار جوی
طفلان ره نشسته به امید جوی شیر عارف به جست و جوی می لاله گون رود
و اميد اينكه روزى به عشق آل فاطمى بر چوبه دار سرافراز و لاله گون ، آرام گيرد.
زدلسوزان مرا بر سر همین داغ جنون آمد زخونگرمان به بالینم سرشک لاله گون آمد
کلامش خون و بویش درد و رنگش لاله گون باشد گلی کز وادی اشک روان من برون آید
بهم برفگند آن سواران کین ز خون لاله گون کرد روی زمین
ساقی ز بسکه لطف کند جام لاله گون چون نرگسم ز شرم سرافکنده میکند
آن زلف و روی لاله گون آنعارض و رنگ چو گل با مشگ خون با شب شفق با خور سحر با گل سمن