عذاب به امر الهی

معنی کلمه عذاب به امر الهی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عذاب به امر الهی (قرآن). نزول عذاب بر اقوام ستمگر قبل از اسلام، مثل قوم عاد و ثمود که در قرآن به آنها اشاره شده و همه به امر الهی بوده است.
نزول عذاب بر اقوام ستم پیشه به فرمان خداوند بود:
← عذاب مجازات الهی
نزول عذاب نابودکننده بر قوم ثمود و نجات صالح علیه السّلام و مؤمنان همراه وی به امر الهی بود:
← رهایی ایمان آورندگان
نزول عذاب مرگبار بر قوم شعیب و رهایی آن حضرت و مؤمنان به امر الهی بود:ولما جآء امرنا نجینا شعیبا والذین ءامنوا معه برحمة منا واخذت الذین ظـلموا الصیحة فاصبحوا فی دیـرهم جـثمین. «و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، شعیب و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم و آنها را که ستم کردند، صیحه (آسمانی) فرو گرفت و در دیار خود، به رو افتادند (و مردند)»
نزول عذاب بر قوم عاد
...

جملاتی از کاربرد کلمه عذاب به امر الهی

70. ولى وقتى ديد دستشان به آن غذا نمى رسد، رفتارشان را ناپسند و خصمانهتشخيص داده از آنان احساس ترس كرد. فرستادگان ما گفتند: مترس ! ما (گو اينكهفرشته عذابيم اما) ماءموران عذاب به سوى قوم لوطيم .
امـا بـعيد نيست از مجموع آيات قرآن كريم ، ورواياتى كه در اين باره رسيده به انضمامشواهد ديگر، به دست آورد كه توفان زمان نوح همگانى بوده و همه زمين را فراگرفتهاست . چنان كه دعوت آن حضرت عمومى بود و ايشان جزء پيامبرانى است كه بر تمام كرهزمـين مبعوث گشته و به اصطلاح جزء پيغمبران اولوالعزم بوده است . به گفته يكى ازبزرگان تفسير: اين مطلب يعنى همگانى بودن دعوت ، بهترين شاهد و قرينه بر عموميتعـذاب اسـت گذشته از اين كه از آيات قرآنى و روايات هم اين مطلب به دست مى آيد؛ مثلامـى بـيـنـيم در آن جا كه نوح (ع ) درباره مردم نفرين مى كند مى گويد:پروردگارا ازكـافـران بـرروى زمـيـن ديـّارى بـاقـى مـگـذار.(130)يـا خـداى تـعـالى هـنـگـامنـزول عذاب به آن حضرت دستور مى دهد كه : از هر حيوانى يك جفت در كشتى جاى ده وبـاخـود بـردار.(131)و چـنـان كـه پـيـش از ايـن اشـاره شـد، تـنـهـانـسـل نوح در زمين باقى ماندند و او را پدر دوم مردم روى زمين مى دانند و جمعيت فعلى دنيارا به نژادهاى مختلفى تقسيم مى كنند كه همگى نسبشان به فرزندان نوح مى رسد، مثلامردم خاورميانه را نژاد سامى مى نامند.
چـه تـعـبـيـر گـويـا و زندهاى ؟ عذابى كه آنها را پست و حقير مى كند و در برابر آنهمهگردنكشيها و خود برتربينيها و استكبار در برابر خلق خدا آنها را به پائينترين مرحلهذلت مى كشاند، و مى دانيم توصيف عذاب به اليم و عظيم و مهين كه در آيات مختلف قرآنذكر شده هر كدام متناسب نوع گناهى است كه از گردنكشان سر مى زده است !.
او به آچاریا راجنیش به معنای استاد راجنیش معروف شد و به موازات شغل خود، به ارائه سخنرانی‌هایی انتقادی در رابطه با سوسیالیسم، مهاتما گاندی و مذاهب سنتی هند پرداخت. او بیان کرد که سوسیالیسم فقط به گسترش فقر در هند کمک می‌کند و گاندی را یک مازوخیست توصیف کرد که فقر را پرستش می‌کند. او همچنین با بیان اینکه هند به سرمایه‌داری، علم، فناوری مدرن و کنترل جمعیت نیاز دارد، ادیان سنتی هند را مرده و پر از آیین‌های خالی دانست که با ترساندن پیروانشان از وعده‌های عذاب به آنان ظلم می‌کنند. این اظهارات او را به شخصیتی جنجالی تبدیل کرد اما تعدادی از تجار و بازرگانان هندی از او حمایت کردند. او در ازای دریافت مبالغی به مشاوره شخصیت‌های مختلف برای پیشرفت معنویت در زندگی آنان می‌پرداخت. اشو در ۱۹۶۲ شروع به مدیریت اردوگاه‌های مدیتیشنِ ۱۰ روزه کرد و نیز اولین مرکز مدیتیشن با نام «جنبش بیداری زندگی» شکل گرفت. اشو در سال ۱۹۶۶ پس از یک سلسله سخنرانی جنجالی از سمت خود در دانشگاه استعفا کرد.
حال كه آيه شريفه ظهور در اين معنا دارد، اگر گويندگان (اللهم ان كان هذا هو الحق...) مشركين قريش و يا برخى از آنان باشد، و منظور از عذابى هم كه نفى شده عذابآسمانى بوده باشد ديگر انكار وقوع عذاب به معناى كشته شدن وامثال آن برايشان معنا ندارد، براى اينكه برگشت معناى آيه در اين فرض به تشديدبوده و حاصلش اين است كه مشركين مستحق و سزاوار عذاب بودند، و علاوه بر شركشانجرم ديگرى داشتند و آن اين بود كه مؤ منين را از زيارت خانه خدا جلوگيرى مى كردند.
از آنجا كه از جمله (فاتنا بما تعدنا) بر مى آيد كه كفار آوردن عذاب را از خود نوح(عليه السلام ) خواسته بودند و (لذا لازم بودقبل از هر سخنى اين خطا اعلام شود زيرا) آوردن عذاب به اختيار نوح (عليه السلام )نبود، و آن جناب تنها يك رسول بود، لذا در پاسخ آنان در سياق معروف به قصر قلبفرمود: آوردن عذاب كار من (و كار هيچ پيغمبرى ديگر) نيست ،
(يضاعف لها العذاب ضعفين ) - يعنى عذاب براى او دو چندان مى شود، در حالى كهمضاعف هم باشد، و (ضعفين ) به معناى دو مثل است و مويد آن اين است كه در طرف ثوابفرموده : (نوتها اجرها مرتين )، اجرش را دوبار مى دهيم ، و بنابراين ديگر نبايد بهگفتار بعضى اعتناء كرد كه گفته اند: مراد از مضاعفه عذاب ضعفين ، اين است كه چنينهمسرى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) سه بار عذاب دارد، به اين بيان كهمضاعفه عذاب به معناى زياد شدن عذاب است ،
و مى گوييم اين عذاب به خاطر اعمالى است كه از پيش كرده ايد كه خدا با بندگان ستمپيشه نيست (10).
بوی آن خاک دمی گر برهاند ز عذاب به نسیم خوش آن روضه در آییم ز خواب
و در الدر المـنـثـور است كه عبد الرزاق ، عبد بن حميد، ابن جرير، ابن منذر، و حاكم - وىحـديـث را صـحـيـح دانـسـته - از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير جمله (فاما نذهبن بكفـانـا مـنـهـم مـنـتـقـمـون ) از انـس نـقـل كـرده كـه گـفـت :رسـول خـدا (صـلى اللّه عليه و آله وسلم ) از دنيا رفت ، و نقمت و عذاب به جاى گذاشت .تـا آن جناب بود خداوند هيچ ناملايمى از امتش به وى ننمود تا از دنيا رفت ، در حالى كههـيچ پيامبرى نبود مگر آنكه عذاب خدا را در امتش مى ديد، مگر پيغمبر شما كه عذاب امتش رابراى آينده اش پيش بينى كرد، و در خواب ديد كه بعد از درگذشتش چه بر سر امتش مىآيد، و به همين جهت ديگر هرگز خندان و خوشحال ديده نشد تا از دنيا رفت .
كلمه (يستنبونك ) به معناى (يستخبرونك ) است ، يعنى از تو خبر ميخواهند. و جمله :(احق هو) بيان همان خبرى است كه از آن سوال كرده اند، و ضمير (هو) بطورى كهاز زمينه كلام بر مى آيد به قضاء و يا به عذاب بر مى گردد، و به هر كدام برگرددبرگشت عبارت به يك معنا است ، ميفرمايد: از تو خبرگيرى مى كنند كه آيا آن قضاء و ياآن عذاب حق است ؟ در اينجا خداى سبحان به پيامبرش دستور داده پاسخ را كه عبارت استاز اثبات آن عذاب به جميع جهات تاءكيد مؤ كد نموده در جواب آنان با سوگند بگويد:اين عذاب حتما و قطعا حق و ثابت است ، براى اينكه مقتضى آن موجود و مانع آن مفقود است .