عبید زاکانی عبیدالله

معنی کلمه عبید زاکانی عبیدالله در دانشنامه آزاد فارسی

عُبِید زاکانی، عبیدالله ( ـ قزوین ۷۷۲ق)
شاعر و طنزپرداز ایرانی. خاندانش از تیرۀ عرب بنی خفاجه بودند که به قزوین کوچیدند. به نوشتۀ حمدالله مستوفی از صدور و وزرا بود و به آداب و فنون دبیری، علوم رایج و زبان عربی تسلط داشت. در زمان شیخ جمال الدین ابواسحاق اینجو به شیراز رفت و او و وزیرش، خواجه رکن الدین عمیدالملک، را مدح گفت. سلطان اویس جلایر، شاه شجاع مظفری و علاءالدین محمد خراسانی وزیر، از دیگر ممدوحان او بودند. از ویژگی های زبانی او ساده گویی، ایجاز و اختصار، استناد به اخبار و روایات و قصص است. او را قوی ترین طنز پرداز ادب فارسی به شمار آورده اند. درون مایۀ طنز او، که با هزل درآمیخته است، انتقاد از اوضاع سیاسی و فرهنگی روزگارش است. با این که عبید بسیار عمر کرد، آثار و اشعار فراوانی به جا نگذاشت. آثار او، که اغلب حجم چندانی ندارد، به دو بخش جدی، و هزلی و انتقادی تقسیم می شود. آثار جدی عبید عبارت اند از کلیات اشعار (تهران، ۱۳۲۱ش) حدود ۳هزار بیت از غزل، قصیده، مثنوی، ترجیع بند و رباعی؛ نوادر الامثال به عربی در امثال و حکم؛ مثنوی عشاق نامه در ۶۴۰ بیت؛ فال نامۀ بروج به نثر؛ فال نامۀ وحوش و طیور در ۶۰ رباعی. از آثار هزلی اوست: اخلاق الاشراف به نثر (تهران، ۱۳۷۴ش)؛ رسالۀ تعریفات یا ده فصل که لغت نامه ای است به نثر با برابرنهاده های هزل آمیز؛ رسالۀ دلگشا در ۹۳ داستان که مبسوط ترین رسالۀ اوست؛ ریش نامه که آمیخته ای از نظم و نثر در مذهب ریش و جور و جفای آن است؛ صد پند یا درویش نامه به نثر در پندهای حکیمانه؛ مکتوبات قلندرانه به نثر؛ حکایت موش و گربه. آثار هزلی عبید، به جز موش و گربه، در مجموعه ای به نام منتخب لطایف عبید زاکانی در ۱۳۰۳ق به کوشش موسیو فرته فرانسوی در استانبول منتشر شد. دیوان عبید زاکانی به تصحیح عباس اقبال آشتیانی (۱۳۲۲ش) و محمد جعفر محجوب و پرویز اتابکی (۱۳۴۳ش) به چاپ رسیده است.

معنی کلمه عبید زاکانی عبیدالله در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] خواجه نظام الدین عبید الله زاکانی، معروف به عبید زاکانی، شاعر و نویسنده طنزپرداز فارسی زبان قرن هشتم هجری است که طبق قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود.
علت مشهور بودن او به زاکانی نسبت داشتن او به خاندان زاکان است که این خاندان تیره ای از «عرب بنی خفاجه» بودند که بعد از مهاجرت به ایران به نزدیکی رزن از توابع همدان رفتند و در آن ناحیه ساکن شدند. در این خاندان دو شعبه از دیگران مشهورتر بودند. شعبه ی اول که به گفته حمد الله مستوفی (معاصر و همشهری عبید) اهل دانش های معقول و منقول بودند و شعبه ی دوم که این مورخ آنها را ارباب الصدور (وزیران و دیوانیان) می نامد. حمد الله مستوفی ، عبید را نظام الدین عبید الله زاکانی یاد می کند و او را از شعبه ی دوم می داند. بااین همه، اطلاع دقیقی از مقام صدارت یا وزارت برای عبید در دست نیست و همین قدر می دانیم که در دستگاه پادشاهان فردی محترم بوده است.
بنا به گفته تاریخ نویسان عبید در طول حیات خود لقب هایی را از امراء و حکام زمان خود گرفته است و اشعار خوب و رسائل بی نظیری دارد.
عباس اقبال در مقدمه دیوان عبید می نویسد:
از شرح حال و وقایع زندگانی عبید زاکانی اطلاع مفصل در دست نیست. اطلاعات ما در این باب منحصر است به معلوماتی که حمد الله مستوفی معاصر عبید و پس از او دولت شاه سمرقندی در تذکره خود، تألیف شده در سال 892ق، در ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف ریاض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کرده است. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید به دست می آید. از مختصری که مؤلف تاریخ گزیده راجع به عبید نوشته است مطالب زیر استنباط می شود:
عبید در هنگام تألیف تاریخ گزیده که قریب چهل سال پیش از مرگ اوست، به اشعار خوب و رسائل بی نظیر خود شهرت داشته است. در تذکره دولت شاه سمرقندی چند حکایت راجع به عبید و مشاعرات او با جهان خاتون شاعره و سلمان ساوجی و ذکر تألیفی از او به نام شاه شیخ ابواسحاق در علم معانی و بیان و غیره هست.

جملاتی از کاربرد کلمه عبید زاکانی عبیدالله

عبید زاکانی شاعر معاصر حافظ بود و ممدوحان (ستایش‌شوندگان) او همان ممدوحان بودند.
اثر عبید زاکانی و سید علی شجاعی و سارا میاری و نرگس زیّانی
میرزا حبیب در طول ۲۷ سال اقامت در استانبول، آثار بسیاری از خود برجای نهاد. سبب شهرت او بیشتر همین آثار بوده است که دارای تنوع موضوعی و مشتمل بر تصنیف، تحقیق و تألیف، تصحیح متون، ترجمه، و انتخاب اشعار است. میرزاحبیب در بیشتر این آثار در مقام یک پیشگام و یک مُبدع ظاهر شده، و تأثیراتی شگرف بر آیندگان خود برجای نهاده است. او در تصنیف و سرودن شعر، آن‌چنان بر استفاده از ظرایف و طرایف ادبی، نکات ظریف و دلپسند، ملاحت الفاظ، و در یک کلمه طنز و مطایبه اصرار داشت که براون وی را در هزل‌سرایی حتی برتر از عبید زاکانی می‌شمارد.
غزلیّات جهان، بر خلاف غزل‌های حافظ، نشان اندکی از تصوّف یا عرفان، پیدا یا پنهان، دارند و در قیاس با او و دیگر شاعر هم‌عصرش، عبید زاکانی (م. ۷۷۱ ق)، از زهد ریایی زاهدان و صوفیان کمتر انتقاد کرده‌است.