[ویکی فقه] ظلم به آسیه. در قرآن مجید آیه ی در مورد ظلم به آسیه آمده است. آسیه، مورد ستم فرعون :و ضرب الله مثلا للذین ءامنوا امرات فرعون اذ قالت... و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظـلمین. («و نجنی من القوم الظـلمین» می تواند ذکر عام بعد از خاص باشد. دراین صورت، درخواست آسیه برای رهایی از ستم ستمگران شامل فرعون نیز می شود و این، از تحت ستم فرعون بودن آسیه حکایت می کند.)
جملاتی از کاربرد کلمه ظلم به اسیه
شرع به دوران تو رستم گاه وجود ظلم به فرمان تو بیژن چاه عدم
تا از ظلم به حمله غنیمت برد ضیا تا از ضیا به طعنه هزیمت شود ظلم
نسبت ظلم به تو نیست ادب ظلمت ماش دهد ظلم لقب
پس اينكه فرمود: (ثم نكسوا على روسهم ) كنايه و يا استعاره به كنايه است ازاينكه باطل را در جاى حقى كه برايشان روشن شده جا دادند، و حق را در جاىباطل ، گويا حق در دلهايشان بالاى باطل قرار داشت ، ولى چون سر را پايين ، و پاها رابالا گرفتند، قهرا باطل رو قرار گرفت و حق در زير آن ، چون خود آنان به حق ظلمكردند، و آن وقت نسبت ظلم به حق را به ابراهيم داده گفتند: (لقد علمت ما هولاء ينطقون.)
3- كفر و شرك ، ظلم به انسانيت خويش است . ( ظالمى انفسهم )
بنابراين تفسيرى كه ما براى آيه مورد بحث كرديم - و خدا داناتر است - آيهشريفه دلالت خواهد كرد بر اينكه در هر زمانى خداى تعالى داراى بنده و يا بندگانىاست كه موكل بر هدايت الهى اويند، و دين او و آن طريقه مستقيمى را كه كتاب و حكم ونبوت انبيا (عليهم السلام ) متضمن آن است حفظ مى كنند، و آنرا از انقراض نگهدارى مىنمايند، و اين بندگان كسانى هستند كه شرك و ظلم به ايشان راه نداشته و به عصمتىالهى معصومند، و آنان عبارتند از انبيا و جانشينان ايشان .
ز زین چو اندر زمین عزیز ذوالمن فتاد قلم ز طغیان ظلم به دست دشمن فتاد
آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود وان ماه زنگ ظلم به زیر حجاب شد
آتش ظلم به یک چشم زدن می میرد برق از بوته خاشاک نیاید بیرون
ما ننالیم که حسن تو به ما کام نداد دست حسن تو ازین ظلم به دامان تو بس
دیوید کاپرفیلد هشتمین اثر دیکنز است که ابتدا ماهانه بهصورت پاورقی در روزنامه منتشر میشد. وقتی کتاب دیوید کاپرفیلد چاپ شد، دیکنز آثار مشهورش مثل «یادداشتهای پیکویک»، «اولیور تویست» و «سرود کریسمس»را منتشر کرده بود و بهعنوان نویسندهای صاحبسبک شناخته میشد. درواقع او تا سن ۳۸ سالگی شهرتی جهانی داشت و نابغهای ادبی محسوب میشد. او موفق شد شخصیتهایی خلق کند که خارج از کتاب و دنیای داستانی هم حضور دارند و هرگز از یاد نمیروند. چارلز ديكنز سوالهای بنیادین در زمینهی عدالت اجتماعی را با طنز همراه میکرد. دغدغههای دیکنز دربارهی ظلم به کودکان و شرایط ناعادلانهی کاری آنها و بدرفتاری با زنان از نظر انسانی باارزش است و تازگی خود را تاکنون از دست ندادهاند.
و مخفی نماند که ضد ظلم به این معنی، عدالت به معنی اخص است و آن عبارت است از بازداشتن خود از ستم به مردمان، و دفع ظلم دیگران به قدر امکان از ایشان و نگاهداشتن هر کسی را بر حق خود.
در حديث شريف كافى از حضرت رسول صلى الله عليه وآلهمنقول است : المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده (93) مسلمان ، كسى است كهمسلمانان سالم باشند از دست و زبان او. چه شده كه من و تو به اندازه كه قدرت داشتهباشيم و دستمان برسد، آزار زيردستان را روا مى داريم ، و از ايذاء و ظلم به آن هامضايقه نداريم ، و اگر با دست نتوانستيم آزارشان كنيم ، با تيغ زبان در حضور آنهاوگرنه در غياب ، اشتغال به كشف اسرار و هتك استار آن ها پيدا مى كنيم ، و به تهمت وغيبتشان مى پردازيم . پس ما كه مسلمانان ، از دست و زبانمان سالم نيستند، دعوىاسلاميتمان مخالف با حقيقت ، و قلبمان مخالف با علنمان ، پس در زمره منافقان و دورويانيم (94).
4 تكذيب وتمرّد از هشدارهاى جدّى انبيا ظلم به خود است . (بماظلموا)
اما اين كه منشاء هرگونه ظلم جهل علمى يا جهالت عملى است ، محتاج به بحث مستوفا نيست؛ زيرا اگر چيزى يا شخصى كه بايد مورد تكريم قرار گيرد، توهين شود و حق او ادانگردد براى اين است كه مقام او به جهل علمىمجهول يا به جهالت عملى مغضوب است و اگر چيزى يا شخصى بايدتعيير و توبيخ شود، اهانت به آن يا سرزنش وى ظلم نيست . پس بازگشت همه ستم هابه جهل علمى يا جهالت عملى است و چون طبقتحليل گذشته همه مظالم به ظلم به خود باز مى گردد و مطابق بيان كنونى منشاء همهستم ها جهل يا جهالت است ، بنابراين ، سبب همه مظالمجهل به هويت اصيل خود است ؛ چنان كه همه معدلت ها ناشى از معرفت نفس است .
محمود نیست ظلم به دلهای بیگناه زلف ایاز در سر این کار سر گذاشت
ظلم گردون ز جفا خانه تو دام کشید دفع آن ظلم به جز عدل موفای تو نیست
بى ترديد يكى از اقسام ظلم ، تعدى به حق خداوند و حريم كردگار است چرا كه ظلم هاىديگر نيز در ابتدا تعدى به حق خدا و شكستن حريم اوست . پس هر ظلمى در درجهاول ظلم به خداست . كشتن امام معصوم و جانشين خدا در زمين نيز بزرگترين ظلم و تعدى بهحريم ذات اقدس خداوند متعال مى باشد. پس با تطابق اين سخن بر آيه شريفه ، بهاين نتيجه مى رسيم كه عزادارى براى چنين كسى ، بالاترين محبوبيت را نزد خداوند خواهدداشت . بايد با عزادارى و تبعات آن ، ظالم را رسوا نمود و پرده از فاجعه اى كه او بهبار آورده برداشت .
5 كفر، ظلم به خويشتن است (فليكفر، اعتدنا للظالمين )