طرازبند. [ طُ ب َ ] ( اِخ ) در مجمل التواریخ و القصص یکی از شهرهای اقلیم پنجم را بنام طرازبند آورده ، ولی در حاشیه کتاب مذکور از کتاب اعلاق النفیسة ابن رسنه کلمه نامبرده را به «طراربند» تصحیح نموده است. رجوع به طراربند شود. ( مجمل التواریخ و القصص ص 480 ).
معنی کلمه طراز بند در فرهنگ فارسی
در مجمل التواریخ و القصص یکی از شهرهای اقلیم پنجم را بنام طرازبند آورده ولی در حاشیه کتاب مذکور از کتاب اعلاق النفیسه ابن رسته کلمه نامبرده را بطرار بند تصحیح نموده است.
جملاتی از کاربرد کلمه طراز بند
لعل طراز کمر آفتاب حله گر خاک و حلی بند آب
چینی که طراز جبهه یارست بندی است که بر زبان اغیارست