[ویکی فقه] ضلالت منافقان (قرآن). نَفَق، ایجاد سوراخى در زمین است که راه رهایى داشته باشد -همانند سوراخ موش - منافقان، گمراهانى هدایت ناپذیر:۱. ومِنَ النّاسِ مَن یَقولُ ءامَنّا بِاللَّهِ وبِالیَومِ الأخِرِ وما هُم بِمُؤمِنین ء اولکَ الَّذینَ اشتَرَوُا الضَّللَةَ بِالهُدى فَما رَبِحَت تِجرَتُهُم وما کانوا مُهتَدین ء مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِى استَوقَدَ نارًا فَلَمّا اضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنورِهِم وتَرَکَهُم فى ظُلُمتٍ لایُبصِرون. بقره/سوره۲، آیه۸. اراده شیطان، مبنى بر گمراهى عمیق منافقان:الَم تَرَ الَى الَّذینَ یَزعُمونَ انَّهُم ءامَنوا ... ویُریدُ الشَّیطنُ ان یُضِلَّهُم ضَللًا بَعیدا ء واذَا قیلَ لَهُم ... رَایتَ المُنفِقینَ .... نساء/سوره۴، آیه۶۰. ...
جملاتی از کاربرد کلمه ضلالت منافقان
یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ اولیاء خود را ترساند، یعنی منافقان که حقیقت ایمان ندارند و در ضلالت قرین دیواند. و قیل معناه: یخوّف باولیاءه، یعنی یخوّف المؤمنین بالکفّار.
خداى سبحان در اضلال كيفرى خود توفيق فهم معارف صحيح را از منافقان مى گيرد.آنگاه در تاريكى ضلالت سرگردان مى شوند و در چاهى كه به دست خود كنده اند،سقوط مى كنند.
آنچه از ظاهر آيه محل بحث برمى آيد اين است كه منافقان ، هدايت را فروختند و ضلالت رابه عنوان بها گرفتند. در حالى كه آنها مالك هدايت (مبيع ) نبوده و نيز فاقد ضلالت(ثمن ) نبوده اند تا يكى را به ديگرى تبديل كنند.
تعبير قرآن درباره منافقان كه هدايت دادند و در عوض آن ضلالت گرفتند، تعبيرىحقيقى است ، نه مجازى ؛ زيرا آنان فطرت توحيدى و سرشتاصيل خود را از دست داده اند و شيطان كه در كمين گم شدگان و دورافتادگان از مسيرفطرت و صراط دين است ، آنان را تحت ولايت خود مى گيرد، و اگر عناوين مزبورتفاوتى با خريد و فروش يا سود و يا زيان كالاهاى تجارى دنيا دارد، تنها به لحاظمصداق است ، نه مفهوم جامع آن .
خداى سبحان منافقان را مدت مديدى در فتنه و آشوبى كه در درون خويش بر پاكردهاند، رها مى كند و آنان را به حال خود وا مى گذارد تا كوركورانه راه خود را ادامه دهند.خداوند رها ساختن منافقان در طغيان و تبهكارى را به خود اسناد مى دهد و سر اين اسناد آناست كه اين كار گرچه به دست شياطين و تبهكاران انجام مى گيرد: (واخوانهم يمدونهمفى الغى )، (734) ولى چون تدبير همه امور عالم به دست خداوند است كارى كه بهوسيله ماموران قهر الهى و با اذن تكوينى خداى سبحان انجام گيرد نيز منسوب به اوستوگرنه اسناد اين گونه امور به خداوند بى واسطه نيست ؛ زيرا از جانب خداى رحمان وهادى كه غضب او مسبوق به رحمت است ، بى واسطه غضب و ضلالت صادر نمى شود.