صف گریزی

معنی کلمه صف گریزی در فرهنگستان زبان و ادب

{balking} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] امتناع مسافر یا راننده از ورود به صف

جملاتی از کاربرد کلمه صف گریزی

چندانک تو می‌کوشی جز چشم نمی‌پوشی تا چند گریزی تو از خویش و نیاسایی
ز شیر چرخ گریزی به برج گاو روی خری شوی به صفت راه کهکشان گیری
چه آهو بود، ار تو ای ارجمند به بیشه گریزی ز بهر گزند
دیدار با اوتنپیشتی، تلخی ناامیدکننده‌ای برای گیلگمش دارد. اوتنپیشتی ابرانسانی که گیلگمش پنداشته بود نیست بلکه انسانی معمولی است. در بخش «گیاه بازجوانی» حقیقت دیگری معلوم می‌شود. گیلگمش پس از خواب یک هفته‌ای خود متوجه می‌شود گریزی از مرگ ندارد و باید فناپذیری خود را بپذیرد. حمام می‌گیرد و جامهٔ نو بر تن می‌کند. او آماده است به اوروک برگردد، اوتنپیشتی و زنش به عنوان هدیه‌ای به او، خبر از «گیاه بازجوانی» به او می‌دهند. این گیاه او را جوان خواهد کرد و (به جز «طوفان») وجود آن دومین راز نهانی است که گیلگمش با خود بازمی‌گرداند. او گیاه را به دست می‌آورد اما در راه بازگشت با اورشانابی به شهر اوروک، وارد برکه‌ای خنک می‌شود. ماری آن را می‌رباید و پوست می‌اندازد. در اینجا، محدودیت‌های بشری‌اش به او خیانت می‌کنند. به گریه می‌افتد و داوری نهایی از سفر به آنسوی آبهای مرگ و به انتهای جهان در او شکل می‌گیرد: «باید باز می‌گشتم». نباید از مرگ فرار کرد و یا به دنبال فریب دادنش بود. مرد خردمند، گیلگمش، این را نیز باید بداند.
معکوس این اثر، میانگین گریزی است که در هر توزیعی با چگالی احتمال غیرصفر تا بی‌نهایت رخ می‌دهد.
داویت چهارم دارای استعداد سیاسی و نظامی زیادی بود و همچنین از دانش آموختن نیز گریزی نداشت. خود دانش‌آموخته بود و در لشکرکشی‌ها با خود کتاب حمل می‌کرد و به انسان‌های عالم با احترام بسیار زیاد رفتار می‌کرد. جوانان با استعداد را به بیزانس برای تحصیل می‌فرستاد. با کوشش وی صومعه گلاتی، در شهر کوتائیسی احداث شد. داویت همچنین شروع به ساختن بیمارستان‌های مختلف در سراسر کشور کرد و از آموزش مردم نیز غافل نماند.
به علت وابستگی تعزیه به عاشورا، معمولاً در ۹۰درصد شبیه‌های پیش یا پس واقعه به کربلا گریزی زده می‌شود.
طبق احزاب سیاسی داخل حکومت در ۲۰۱۷، جرگه‌ها و پنجایت‌ها در میان مردم بسیار رایج هستند و از این‌رو به رسمیت‌شناسی آن‌ها باعث خواهد شد تا این سیستم‌ها شفاف‌تر و پاسخ‌گوتر شوند، اما احزاب سیاسی چپ‌گرا و مخالف دولت ترس خود را از این اظهار داشتند که این امر باعث رنج کشیدن طبقه ضعیف‌تر و مفاد نظام زمین‌داری خواهد شد. قانون جایگزین حل منازعات ۲۰۱۷ پاکستان انتخاب یک میانجی بی‌طرفِ ناظر را از میان هیئت که مورد تأیید دولت است و طرفین بر آن توافق دارند، مجاز قرار می‌دهد. اگر یک منازعه به‌طور مصالحه‌آمیز حل گردد، محکمه این قضاوت را رسمی خواهد کرد، در غیر این صورت هر کدام از طرفین می‌توانند برای حل منازعات خود به سیستم‌های قضایی رسمی دیگر مراجعه نمایند. باسط محمود، مواد قانون حل منازعات که به دولت اجازه می‌دهد در هر جرگه یک میانجی «بی‌طرف» بگمارد را نقد نموده و می‌گوید این کافی نیست، چون این میانجی‌های به اصطلاح «بی‌طرف» که باید داوری‌های جرگه‌ها را تأیید نمایند به احتمال زیاد متشکل از قضات بازنشسته و عالمان دینی دارای ماهیت محافظه‌کارانه خواهد بود، که این امر اصلی بی‌طرفی را کاملاً برعکس نموده و تأثیر بزرگی بر زندگی زنان در سراسر پاکستان می‌گذارد. باسط محمود همچنین از اداره حمایت کننده انگلستان، وزارت توسعه بین‌المللی، برای حمایت مالی از زن گریزی و محافظت از مسندهای قضاوت ADR انتقاد می‌کند.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به ۳ مرد بد، رؤیای شب نیمه تابستان، دکتر بول، لایتنینگ، قمارباز میسیسیپی، دلقک تمام‌عیار، سلطان جاز، جوان و زیبا، راه گریزی ندارم، سفیدبرفی و هفت کوتوله و دایموند جیم اشاره کرد.
برخی از تمجید کنندگان تمایل زنان جدید از راه شبکه‌سازی در گروه‌های زنانه، آزادی درگیر شدن در روابط همجنس‌گرا را پیدا نمودند. اینگونه توصیف شده‌است که برای برخی از آنان، «دوست داشتن زنان دیگر مسیری برای گریزی از آنچه آنها به عنوان گمان‌های سلطه مرد در یک رابطه دگرجنس گرا می‌دیدند دگرسانی گردید».
در بخش دوم این اثر نیچه اَعمال و زندگانی دو شخصیت فرضی را با یکدیگر مقایسه می‌کند: انسان عقلی و انسان شهودی. انسان شهودی کسی است که فارغ و رها از مفاهیمی که انسان عقلی آن‌ها را حقیقت می‌پندارد، زندگی می‌کند. نیچه با گریزی بر اسطوره‌شناسی یونان باستان که در سال‌های دانشگاه به مطالعهٔ آن مشغول بود، انسان شهودی را به عنوان منبعی از خلاقیت که به نوبهٔ خود باعث ایجاد تمدن می‌شود، معرفی می‌کند. نیچه هر چند بر این باور است که انسان شهودی مستعد درد و رنج عظیم‌تری است، در عین حال معتقد است که انسان شهودی با وجود آسیب‌پذیر بودن نسبت به درد و رنج عمیق‌تر، و حتی تحمل درد و رنج بیشتر، در مقایسه با انسان عقلی لذت عظیم‌تر یا حتی بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد.
تاک را بنگر که سر تا با رگ گردن بود نیست جویا پادشاهان را گریزی از غرور
بهزار حیله اندر تو گریزم و گریزی ز من آنقدر بیاید که بصد دعات جویم
در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟ اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا
در اواخر دههٔ ۸۰ هاکمن به صورت تناوبی در فیلمها، نقش‌های اصلی و مکمل را ایفا می‌نمود. نامزدی اسکار نقش اول مرد برای فیلم می‌سی‌سی‌پی می‌سوزد ساخته آلن پارکر مهم‌ترین دستاورد وی در این دهه می‌باشد. حضور خاطره انگیز وی در فیلم راه گریزی نیست که به نقش وزیر دفاعی که بر روی یک مسئله آدمکشی سرپوش می‌گذارد یکی دیگر از کارهای مهم هاکمن در دههٔ ۸۰ است.
برای سکانس‌های تعقیب گریزی فیلم، سازندگان آن تصمیم گرفتند تا به جای تصویرسازی کامپیوتری، از تصاویر واقعی و اجرای عملی صحنه‌ها بهره ببرند که این موضوع نیازمند آموزش وسیع بازیگران در زمینهٔ رانندگی بود. برای سکانس‌های مسابقهٔ پایانی و برخورد ماشین‌ها، تهیه‌کنندگان از ماشین‌های ساختگی استفاده کردند.
گریزی نیست از هم‌صحبت خوش، اهل عالم را گهر همچون گره بر رشتهٔ هموار می‌پیچد
که ازو اندر گریزی در خلا استعانت جویی از لطف خدا
می گریزی هر زمان از کار ما در میان کار چونت یافتم
از توام نیست گریزی که به هر سو گذرم بر سر کوی تو زان ره گذری می‌باید