صف ارائی
معنی کلمه صف ارائی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه صف ارائی
صف آرائی ز مژگان کرده چشمت از پی قتلم همانا عادت ترکان همیشه کارزار استی
رُمانِ «برادرکشی» به جنگِ بیامانی میانِ مذهبیون ِ سلطنت طلب (سیاهها) با کمونیستهای تُندرو و افراطی (سرخها)، در یک محدودهٔ کوچکِ جغرافیائی میپردازد که به صف آرائی خونینِ مردمانِ این منطقه، (که هریک به نفعِ یکی از دو گروهِ فوق واردِ کارزار شدهاند)، مُنجر شدهاست. مردمانی که تا اندکی قبل، صمیمانه و برادروار در کنار یکدیگر زندگی میکردند در صلح و مُسالمت به سر میبردند.
در مژه تا چه فسون باشدش آن خسرو حسن تا به اکنون که نکو کرده صف آرائی را
به صف آرائی مژگان سوگند به جگر کاوی پیکان سوگند