صف ارا

معنی کلمه صف ارا در لغت نامه دهخدا

( صف آرا ) صف آرا. [ ص َ ] ( نف مرکب ) آراینده صف. مرتب سازنده صف. آنکه صف لشکر یا سرباز یا صفوف دیگر را مرتب می کند. و رجوع به صف آرائی و صف آرائی کردن شود.

معنی کلمه صف ارا در فرهنگ معین

( صف آرا ) (ی ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) کسی که صف سربازان را آرایش دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه صف ارا

که هستم آن جوان شیر صف آرای که لنکا را توانم کند از جای
وگر سر بتابید از رای من ببینید تیغ صف آرای من
صف آرا ز هر جانبی فوج فوج به میدان ساغر سواران موج
حزب جدید در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط دانیل کانتور، کارمند سابق مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری جسی جکسون در سال ۱۹۸۸، و توسط جوئل راجرز، استاد علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و حقوق به عنوان تلاشی برای شکستن تاریخ عمدتاً ناموفق اشخاص ثالث مترقی تأسیس شد. در ایالات متحده. استراتژی آنها این بود که نامزدها را فقط در جایی که شانس منطقی پیروزی دارند، کاندیدا کنند و در صف آرا خود (یا در مواردی که از نظر قانونی امکان‌پذیر نیست، برای تأیید) نامزد مورد نظر خود را از طرف دیگری معرفی کنند.
مژگان صف آرای تو همدوش صف حشر ابروی تو هم پله میزان قیامت
با وجود انبیا الا صف آرای رسل با وجود اولیا الا سرو سرخیل آل
بر رزم بیک عزم چون می‌گشت مهیا با آنکه عدو بود بانبوه صف آرا
دلیر و هژبر افکن و سرفراز سوار صف آرای دشمن گداز
ابطال جهانگیر درآیند به ابطال اعلام صف آرای درآرند به اعلام
قبول قبله گاه کج کلاهان صف آرای قیامت دستگاهان
هر که چون خواجو صف آرای سپاه بیخودیست چشم خون افشان او سقّای میدان تو باد