صدف وار نیکومدس

معنی کلمه صدف وار نیکومدس در فرهنگستان زبان و ادب

{conchoid of Nicomedes} [ریاضی] خمی به معادلۀ قطبی r=b+aSecθ

جملاتی از کاربرد کلمه صدف وار نیکومدس

دو گلنار دختر چو دینار شد دو جزعش ز لؤلؤ صدف وار شد
امام در زادگاه خود و پدرانش ((مدينه )) بسر مى برد و مانند اجداد گرامى خويش بهگستردگى دانش ، بهسازى اخلاق مردم و تربيت آنان طبق موازين ادب اسلامى و تعليمعلوم مختلف اسلامى مشغول بود و مسجد نبى اكرم را به صورت مدرسه اى براى امورآموزشى درآورده بود. علما، فقها و راويان حديث صدف وار او را احاطه كرده از معرفتزلال و دانش ايشان سيراب و بهره ور مى شدند و امام دانشى را كه پدرانش بدان ،تيرگى هاى جاهليت را زدوده بودند و روشنى را به ارمغان آورده بودند به مشتاقانمنتقل مى كرد.
سعدی دل روشنت صدف وار هر قطره که خورد گوهر آورد
ازشنیدن گر شود معزول گوش ظاهری در بساط قلزم و عمان صدف واری مباش
در این دریا که از در نیست آثار درون پر گهر داری صدف وار
سخن ابن یمین گوش تو گر بنیوشد شود آکنده صدف وار بدر منظوم
صدف وار بنشین دمی لب خموش چو گوهر فشانم به من دار گوش
ز نور اوست یک ذره صدف وار از آن اینجا نماید درّ شهوار
به تلخی شاد زی زین بحر خونخوار که تا گنج گهر گردی صدف وار
نفس که در دل گهری از حیاست بر دو لب بسته صدف وار به
سخن بنده چو آبیست که کرده است آن را دل صدف وار بصد خون جگر مروارید