صدف صد و چهارده
جملاتی از کاربرد کلمه صدف صد و چهارده
از صدف صد پرده صائب کار من نازکترست آب تلخ و شور می باید گهر کردن مرا
از صدف صد دامن گوهر محیط آماده است در حریم سینه از بهر نثار زنده رود
از صدف صد تشنهلب را سر به جانش میدهد بحر اگر سیراب سازد ابرِ گوهربار را
در اغاحی را صدف صد کوه و کان در صدر و صف بدخواه سوزی کز لطف مرهم نهد بر سوخته