معنی کلمه صدرالدین علی طبیب اصفهانی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] صدرالدین علی طبیب اصفهانی، جدّ اعلای محمّدطاهر نصرآبادی مؤلّف کتاب تذکره نصرآبادی و از حکام اصفهان بوده است. خواجه صدرالدّین علی طبیب، جدّ اعلای محمّدطاهر نصرآبادی مؤلّف تذکره نصرآبادی است. وی در اصفهان سمت حکمرانی داشته و بانی مدرسه و خانقاه میرزا ابوالقاسم نصرآبادی در نصرآباد است. مهدوی، سیدمصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۱۸۱. ۱. ↑ مهدوی، سیدمصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۱۸۱.۲. ↑ مهدوی، سیدمصلح الدین، مزارات اصفهان، ص۳۴۱.۳. ↑ نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۲، ص۶۶۶. منبع مهدوی، سیدمصلح الدین، اعلام اصفهان، ج۴، ص۵۹۵. ...
جملاتی از کاربرد کلمه صدرالدین علی طبیب اصفهانی
پس از مرگ هلاکوخان، او به سعایت مجدالملک یزدی مدتی گرفتار گردید؛ زمانی که آزاد گشت در شب شنبه ۴ ذیحجه ۶۸۱ قمری (۲۲ اسفند ۶۶۱) در اران درگذشت. پیکر او را به تبریز برده و در مقبره چرنداب به خاک سپردند. صدرالدین علی طوسی در اینباره سرودهاست:
پس از روی کار آمدن مستعصم، صفیالدین به دربار راه یافت و در امور مختلف اعم از امور دیوانی، کتابت و کتابداری، و نیز در مقام خطاط و سرپرست تشکیلات موسیقی به کار گرفته شد. در این زمان خلیفهٔ عباسی سالانه پنج هزار دینار (معادل ۶۰٬۰۰۰ درهم آن زمان) برای او مقرری تعیین کرده بود. صفیالدین مصحفی برای مستعصم نگارش کرد که به سبب آن در زمرهٔ ملازمین آن خلیفه درآمد. در روایات آمده که در ابتدای اشتغال ارموی در دربار، مستعصم به این که وی عود مینوازد آگاه نبود و بعداً به واسطهٔ زن خوانندهای در بغداد به نام لحاظ (که آهنگی از ساختههای صفیالدین را برای مستعصم اجرا کرد) مستعصم به تسلط ارموی بر موسیقی آگاه شد. بر اساس همین روایات، ارموی فردی خوشگذران توصیف شده که مهمانیهایی پر از اسراف میگرفت و برخلاف صدرالدین علی (دیگر کتابدار دربار) که سعی میکرد در زمان حضور مستعصم در کتابخانه، دستمالی پر از عرایض مردم را به خلیفه بدهد تا او ناچار به پاسخگویی به آنها باشد، ارموی اسباب بزم و طرب خلیفه را فراهم میکرد و از همین رو توجه خلیفه به وی بیشتر شد چنانکه در اواخر دورهٔ خلافتش دستور تأسیس کتابخانهای تازه در دربار را داد که کتابهای گرانبهایی به آن منتقل شدند و ارموی را کلیددار آن کتابخانه کرد. در این کتابخانه، ارموی اتاقی کوچک برای کتابت تهیه کرده بود که در آن وقت میگذراند.