صارم کرد. [ رِ م ِ ک ُ ] ( اِخ ) وی از مردم کردستان است که بر شاه اسماعیل صفوی طغیان کرد. خوندمیر گوید: در پاییز سال 912 هَ. ق. شاه را خبر دادند که صارم با جمعی از دزدان به راهزنی و تاراج دست زده اند. شاه اسماعیل بسوی او روی آورد و صارم مقاومت نتوانست و بگریخت و لشکریان و اموال وی را که بجا مانده بود ببردند و بسیاری از کردان را بکشتند. تابستان سال دیگر که شاه در سورلوغ بسر می برد خبر یافت که صارم دیگر بار با جمعی از کردان به افروختن آتش فتنه دست زده اند. به فرمان شاه بیرام بیک قرامانی و جناب خلیفة الخلفائی ( ؟ ) با جمعی به دفع او مأمور شدند و صارم به کردستان گریخت و به کوهی پناه برد. لشکریان دست به جنگ زدند و پس از جنگی سخت صارم بگریخت و پسر و برادر و بعضی از سران سپاه وی اسیر گشتند و بسیار کس از اتباع او به قتل رسیدند. سپس اسرارا نزد شاه آوردند و به دستور وی به سخت ترین عقوبات بکشتند. ( حبیب السیر جزء چهارم از ج 3 ص 347، 364 ).
معنی کلمه صارم کرد در فرهنگ فارسی
وی از مردم کردستان است که بر شاه اسماعیل صفوی طغیان کرد
جملاتی از کاربرد کلمه صارم کرد
اکبر با ویکتوریا مسعود فرزند صارم الدوله پسر ظل السلطان و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد.
در زمان فروش زمینهای خالصه، بانوعظمی املاک فراوانی در اطراف اصفهان خریداری کرد. او به سبب آنکه شوهرش صارمالدوله تابعیت روسیه داشتهاست، خود نیز تابعیت روسی گرفته بود. به این بهانه از پرداخت مالیات املاکش خودداری میکرد و سفارت روسیه نیز پشتیبان او بود. با این همه در بهتوپبستن مجلس، خانهی او نیز در امان نماند و به دستور لیاخوف، همانند خانههای ظهیرالدوله و ظلالسلطان مورد هجوم و غارت قزاقها قرار گرفت.
حیدر صارمی خالق نمایشهای رادیویی جانی دالر در سال ۱۳۰۳ در اصفهان متولد شد. او که سال ها در شمال کشور زندگی می کرد در آبان ۱۳۹۰ بر اثر بیماری سرطان در اصفهان درگذشت.
صارمی فارغالتحصیل رشتهٔ روزنامهنگاری است[نیازمند منبع] و فعالیت حرفهای خود را از هفتهنامهٔ چلچراغ در ایران آغاز کرد و پس از خروج از ایران با سایت هایی چون روز آنلاین و ایرانوایر همکاری کرد و سپس به رادیو فردا پیوست. پس از آن و در سال ۱۳۹۸ همکاریاش با تلویزیون ایران اینترنشنال را آغاز کرد. وی مجری برنامهٔ تیتر اول با نیوشا صارمی در این تلویزیون است.
در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، مکرم نامزد نمایندگی مشهد شد اما پیش از پایان انتخابات از رقابتها کنار کشید. در سال ۱۳۲۵ که قوامالسلطنه نخستوزیر وقت حزب دموکرات را تشکیل داد، او را مأمور راهاندازی تشکیلات این حزب در خراسان کرد. با آغاز انتخابات دوره پانزدهم در همان سال، با اینکه نامزد حزب دموکرات در درگز، محمد دانش بزرگنیا و رقیب او، صارم از مالکان محلی بود، مکرم به واسطه حاج حسین آقا ملک از مالکان بزرگ خراسان با پشتیبانی دربار وارد رقابت انتخاباتی از این حوزه انتخابیه شد و با اینکه رأیی نیاورده بود، با دخالت ارتش در انتخابات پیروز شد.
دادستانی عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که علی صارمی و علیاکبر سیادت که به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شدهبودند، در سحرگاه روز سهشنبه در زندان اوین به دار آویخته شدند. این اطلاعیه در مورد اتهام علی صارمی، او را عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و در مورد اتهام علی اکبر سیادت، او را عامل سرویس جاسوسی اسرائیل دانستهاست. بیبیسی فارسی، دویچه وله فارسی، رادیو زمانه، رادیو بینالمللی فرانسه
یادداشتهای ناصر صارمی پس از سی و چند سال در خرداد سال ۹۳ کتابی میشود تا بخشی از تاریخ را گفته باشد. نویسنده کتاب «خرداد که میشود» اضافه میکند که نهایت تلاش خود را به خرج داده تا از حقیقت و واقعیت فاصله نگیرد و وامدار آیندگان نباشد، وی همچنین بر این باور است که ساختن قدیس و ابلیس، آفت تاریخ است. او جنگ را از منظری متفاوت و از اردوگاه اسرای عراقی در ایران روایت کرد. جایی که کمتر کسی تا به حال به سراغش رفته بود و عموم مردم اطلاعات کمی دربارهاش داشتهاند. نگاهی به وضعیت اسرای عراقی در ایران سوژه جذابی بود که صارمی توانست در کتابش به آن بپردازد.
سید صالح با نام طریقتی حیرانعلیشاه از کاشان به کرمانشاه بازمیگردد و در کنار مشایخی همچون سیداسماعیل اجاق (صادقعلیشاه) و حاج سیدآقابزرگ در آن شهر یه استقلال به دستگیری از مریدان مشفول میشود. از جمله مریدان سرشناس سید صالح میتوان به افرادی مانند ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حسینخان فرهنگ زنگنه (ملقب به نظامالدیوان و متخلص به نظامی)، ناصری کرمانشاهانی، نواب احمد میرزا صارم، شاهزادۀ قاجار امیرمحترم دولتشاهی، محمدحسنخان صارمالسلطنه امیرتومان، میرزا ابوالقاسمخان مستوفی صدیقالسلطنه، سهیلی خوشنویس، مصطفیخان سهیلی وکیل دفتر خوشنویس، عزیزاللهخان مطفرزنگنه، سعیدنظام، محمدخان سعیدنظام، میرزا فیضاللهجان مستوفی (متخلص به وفا)، صارم همایون، مقربالخاقان علیآقابیگ، و آقاسیدکریم اشاره کرد.
ارتباط سید ضیاء با وثوق الدوله و ویژگیهای وی که توجه بریتانیایی ها را به وی جلب کرده بود، باعث شد او به «کمیته آهن» که به کوشش سازمان جاسوسی انگلیس[نیازمند منبع] جهت حفظ منافع بریتانیا در ایران و انجام کودتا تشکیل شده بود، راه یابد. وی در رأس این سازمان سری که متشکل از رجال مختلف ایرانی و بریتانیایی بود قرار گرفت و رابط جلسات آن با وزیر مختار بریتانیا و دیگر عوامل اطلاعاتی بریتانیا در تهران بود. با فراهم شدن شرایط، بریتانیا با انتخاب سید ضیاء به عنوان چهره سیاسی و رضاشاه به عنوان چهره نظامی، کودتای خود در ایران را عملی ساخت. بدین صورت که با عزل فرمانده روسی قزاقها توسط احمد شاه، مشیرالدوله استعفا کرد و ریاست قزاقها را بریتانیاییها بر عهده گرفته و فرماندهی آن را بر عهده رضاخان گذاردند. طبق برنامه قبلی با همکاری رضاشاه و سید ضیاء، نیروهای قزاق از قزوین به تهران آمده و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شکل میگیرد. در ستاد مشترک «ضیاء ـ رضا» حکم دستگیری ۱۰۰ نفر از افراد با گرایشهایی مختلف؛ از جمله سید حسن مدرس تا اکبر صارمالدوله و قوام السلطنه صادر میشود. روز چهارم کودتا، رضاشاه با لقب سردار سپه، ریاست قزاق و سید ضیاء نیز حکم نخستوزیری خود را از احمدشاه قاجار دریافت میکنند.