شیخ محمد بقای سهارنپوری

معنی کلمه شیخ محمد بقای سهارنپوری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَقایِ سَهارَنپوری ، شیخ محمد، شاعر، نویسنده و مورّخ فارسی زبان شبه قاره، متخلص به بقا می باشد.
نخستین نیای او، خواجه ضیاءالدین ، از اخلاف خواجه عبداللّه انصاری ، ازهرات به هندوستان رفت و در ۷۵۴ به دربار فیروزشاه تغلق (حک: ۷۵۲ـ۷۹۰) پیوست. فرزندان خواجه ضیاء نیز در سهارنپور اقامت کردند و محمد بقا در ۱۰۳۷ در همانجابه دنیا آمد ابتدا شاگرد پدرش، غلام محمد، بود، سپس از شیخ نورالحق دهلوی و شیخ عبداللّه سَرهِندی ، معروف به میانْ حضرت، علم آموخت پس از پایان تحصیل، در زادگاهش به تدریس پرداخت. سپس به غضنفرخان و برادرش ارسلان خان و نیز افتخارخان میرخان سامان، که از امرای اورنگ زیب بودند، نزدیک شد، و با اصرار افتخارخان به دربار اورنگ زیب (حک: ۱۰۶۸ـ ۱۱۱۸) راه یافت و به سمت وقایع نگاری و بخشی دولت منصوب،
و مقرب درگاه بختاورخان (از ندیمان اورنگ زیب) شد.
گرایش بقا به طریقت نقشبندیه
بقا به طریقت نقشبندیه گرایش داشت و مرید شیخ محمد معصوم سِرهندی (متوفی ۱۰۷۹)، فرزند شیخ احمد سرهندی (متوفی ۱۰۳۴) معروف به مُجَدِّدِ اَلفِ ثانی، بود.
معلومات بَقایِ سَهارَنپوری
او علومی چون تاریخ ، هیئت ، حساب و جَفر نیز می دانست. بختاورخان او را جزو کسانی که در تاریخ و نظم و نثر بی همتا بوده اند ذکر کرده است. صبا نمونه ای از اشعار او را آورده است.
وفات بَقایِ سَهارَنپوری
...

جملاتی از کاربرد کلمه شیخ محمد بقای سهارنپوری

شیخ محمد مسئول راه‌اندازی هواپیمایی امارات و همچنین سرپرست توسعه فرودگاه بین‌المللی دبی و فرودگاه بین‌المللی آل مکتوم بوده‌است. او همچنین در تأسیس شرکت هواپیمایی دولتی و ارزان قیمت فلای‌دبی نقش داشته‌است.
لقب او «قاله مه‌ره» (به‌معنی «قادرِ آرام») بود و این لقب را شخصی معروف به شیخ محمد (شیخِ منطقهٔ برهان) به وی داد.
خزعل در سال ۱۸۶۱ متولد شد. او متعلق به طایفهٔ عرب بنی‌کعب در خوزستان بود و پسر حاج جابرخان نصرالملک، حکمران محمره بود. پس از مرگ پدرش، برادرانش شیخ مزعل و شیخ محمد بر سر جانشینی با یکدیگر درگیر شدند. محمد که پسر بزرگ‌تر بود، در مقابل عشیره کاری از پیش نبرد و چون آنان مزعل را می‌خواستند شاه نیز لقب نصرت‌الملک را که از آنِ شیخ جابر بود، به مزعل داد. شیخ مزعل پس از به قدرت رسیدن، با برادر کوچک‌ترش خزعل که نزد او می‌زیست، بدرفتاری می‌کرد. در نتیجه، این دو برادر به یکدیگر اعتمادی نداشتند. در سال ۱۸۹۷، خزعل با به قتل رساندن مزعل به قدرت رسید و با اعمال خشونت و شدت عمل، مخالفت اعضای طایفه و حتی اغلب شیوخ عرب را خنثی ساخت.
فقیر به کسانی گفته می‌شود که برایشان مادیات دینوی اهمیتی بزرگی ندارد آنها زنده گی خود را صرف عبادت و کمک به مردم می‌کنند قسمی که حضرت روحانی بابا این کار را کرده بود بعضی از اعضای قبیله فقیر قوم شیخ محمدی حتی امروز مانند حضرت روحانی بابا به طبابت مردم به شیوه که آنها از انرا از حضرت روحانی بابا به میراث گرفته‌اند مشغول اند آنها این طبابت را نه تنها در افغانسنان بلکه حتی در کشورهایی پاکستان ایران و هندوستان در خدمت مردم قرار می‌دهند