شکار ژن
جملاتی از کاربرد کلمه شکار ژن
سواران چو شیران اخته زهار که باشند پر خشم روز شکار
شکار هاله بود ماه و آن خط مشکین به دام هاله کشید آفتاب تابان را
چو آن دشت فرخنده سام سوار بدید گور و آمد به سوی شکار
والدین هادریان در ۸۶ میلادی درگذشتند، زمانی که وی ده سال سن داشت. وی و خواهرش تحت سرپرستی تراژان و پوبلیوس آسیلیوس آتیانوس∗ (کسی که بعدها فرماندار پرایتوری∗ تراژان شد) درآمدند. هادریان از لحاظ جسمانی فعال بود، و از شکار مفرح می‌گردید؛ زمانی که ۱۴ سال سن داشت تراژان وی را به روم فراخواند و برایش تحصیلات عالی تری که زیبندهٔ یک آریستوکرات جوان رومی بود را فراهم نمود. شوق هادریان به ادبیات یونان باستان و فرهنگ [ــِـ آن] نام مستعار گرایکولوس∗(معادل Greekling به معنای یونانی کوچک) را برایش به ارمغان آورد.
مکد قطره قطره ز خون شکار که عیشش پیاپی بود خوشگوار
داشته شیر چرخ را دایم سایهٔ شیر رایتش به شکار
یکی صد سواری ز بهر شکار برفتند همراه آن نامدار
چو بیشه پشتش پر مرد جلد شیر شکار چو حلقه گردش صفّ سوار شیر شکر
جغد پرنده‌ای شکاری است از راستهٔ جغدسانان، که دارای قدرت شنوایی و بینایی بسیار بالایی است.
تا قبل از انقلاب شوروی، دربار تزاری و اشراف‌زادگان علاقه خاصی به شکار داشتند. مثلاً در مسکو که آن زمان پایتخت نبود، پارک بزرگ «ساکلنیکی» که امروزه به پارک عمومی و مجموعه نمایشگاهی تبدیل شده، محوطه ای اختصاصی برای تفریح و شکار اشراف‌زادگان بود.
غزالان حرم را داغ دارد از سرافرازی بلند اقبال نخجیری که می گردد شکار تو
گربهٔ دیگر همی‌گردد به بام کز شکار مرغ یابید او طعام
انسان‌تباران بقایای دیگر جانوران، عمدتاً گیاه‌خواران را نیز به این مکان آورده بودند، اما در سایر جاها نیز شکاری و جانواران را ذبح می‌نموده‌اند، نه فقط پشت غار که در آنجا بقایای آن پیدا شده‌است. موقعی که سطح رسوبات تا به حدود سقف غار رسید، انسان‌تباران به استفاده از آن پایان دادند. سرانجام، رسوبات به وسیله بارندگی بیرون ریخته شده و غار مجدداً مورد استفاده انسان‌ها قرار گرفت.
پایگاه هشتم شکاری اصفهان متعلق به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان است که به عنوان پایگاه مادر جنگنده اف ۱۴ شناخته می‌شود.
«[ما] در دنیای بسیار خنده‌داری زندگی می‌کنیم. و برای من، به عنوان یک مرد مجرد، راحت‌تر است که بگویم «من بچه‌ها را دوست ندارم»، زیرا این امر باعث می‌شود که بسیاری از افراد خوش اخلاق از شکار خارج شوند… آنها از کجا می‌دانند که من [یک پدوفیل] هستم یا نه؟ از کجا کسی میدونه من هستم؟ هیچ کس نمی‌داند که هستم یا نه. می‌دانم که نیستم."
به بزم و به رزم و به روز شکار جهان‌بین ندیدست چون او سوار