جملاتی از کاربرد کلمه شور دست
رونق بستان بود شور صفیرت حزین بلبل دستان شود، چون تو یکی از هزار
نیندیشند ز آه و ناله عاشق هوسناکان که شور بلبلان کوته نسازد دست گلچین را
جان فدای شکر شیرین شور انگیز او کز فراقش دست بر سر چون مگس باشد مرا
دست و دامان تهی رفتم برون صائب ز باغ بس که مغزم را به جوش آورد شور بلبلی