شهره ور

معنی کلمه شهره ور در لغت نامه دهخدا

شهره ور. [ ش ُ رَ وَ ]( اِخ ) دهی از دهستان دیجویجین تابع اردبیل است و 1183 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

جملاتی از کاربرد کلمه شهره ور

از معروفترین ترانه‌های او می‌توان به «پنجره‌ها» با صدای شهره و شهرام صولتی، «آینه (توبه)» با صدای شهره صولتی، «تنهاترین مرد» و «عزیز هم قسم» با صدای معین، «مینای دل» و «افسانهٔ هستی» با صدای هایده، «شما» با صدای ابی، «دل من» با صدای داریوش، «دوسِت دارم» با صدای داوود بهبودی، «همزبونم باش» با صدای حمیرا و «دل کوچولو» با صدای مهستی اشاره کرد.
۵ نبرد حماسی ببر کای و اژدهای اچیکو اگرچه با پیروزی‌های شینگن اتمام می‌یافت و برای شاعران، نویسندگان و هنرمندان هم مواد اولیهٔ فوق‌العاده‌ای دربرداشت، اما برای خود شینگن و کنشین و برای کل تاریخ ژاپن، زیانبار بود، زیرا دو ابرنیروی ژاپن که می‌توانستند مأموریت اتحاد وطن را به سرعت و ظرف چند سال کوتاه، به ثمر برسانند، در اثر مصادف شدن به هم، تقریباً متوقف شدند و به جای آنان، کسانی که استعداد شینگن را نداشتند مانند توکوگاوا ایه‌یاسو یا کسانی که به خشونت، شهره بودند از قبیل اودا نوبوناگا تقدیر اتحاد ژاپن را به دست گرفتند.
فدراسیون بین‌المللی شطرنج (فیده) به دلیل اینکه شهره بیات کاری خلاف قانون انجام نداده واکنشی نشان نداد، ولی استاد شطرنج بریتانیا و نایب رئیس فیده، نایجل شورت، در توییتی شهره را ستایش کرد.
اما شاید مشهورترین آهنگساز نروژی در خارج از مرزهای کشور نروژ، ادوارد گریگ و قطعات کلاسیک او باشد. در کنار گریک، نروژ چند آهنگساز با شهره جهانی داشته است. از جمله، یوهان اسوندسن. بعدها در سدهٔ ۲۰ میلادی هنرمندانی مانند آواز خوان اپرا، خانم کریستن فلاگستاد (۱۸۹۵–۱۹۶۲) به شهرت جهانی رسیده‌اند. در نزدیکی تحویل هزاره نو، پیانیست چیره‌دست لیف اووه آندسنس، نظر بسیاری از موسیقی دوستان را به سوی نروژ منعطف کرده است.
«تذکره» از نظر لغوی به معنای یادآوری کردن است و به کتاب‌هایی گفته می‌شوند که در آن افرادی وجود دارند که در یک امری خاص اتفاق نظر داشته و شهره به امری هستند و دربارهٔ احوال و اقوال آن‌ها مطالبی نوشته می‌شود. «اولیا» نیز به معنای عارفان است.
یا که طبل عاشقی و کوس معشوقی بزن یا به رندی شهره شو یا در جمال افسانه باش
بدو گفت بهرام کای شهره زن یک امشب بیا تا به ایوان من
زشور عشق علی شهره ام بشیدائی چو عندلیب که مشهور گل بشیدائیست
تبریز از مراکز عمدهٔ صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژه قالی، سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقره‌کاری در ایران به‌شمار می‌آید. قالی تبریز مهم‌ترین صادرات صنایع دستی تبریز به‌شمار می‌رود. این نوع قالی به‌علت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران به‌شمار می‌آید. تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شده‌است. صنعت چرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف و کفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شده‌است.
در طول انقلاب‌های ۱۸۴۸ ویلهلم با موفقیت شورشی در برلن که با هدف از بین بردن پادشاه سازمان‌دهی شده بود، را سرکوب نمود. استفاده از توپ صحرایی از سوی وی سبب بدنامی او شد؛ به وجهی که او را به «شاهزادهٔ گلوله‌های خوشه‌ای» شهره ساخت. این مسئله وی را وادار ساخت برای مدتی در پوشش بازرگان در انگلستان به‌سر ببرد. هنگام بازگشت، در سرکوب شورشی در بادن مشارکت نمود. در اکتبر سال ۱۸۴۹ فرماندار نظامی راینلاند و وستفالیا و نیز صاحب یک کرسی در حوزه انتخابیهٔ کوبلنتس گردید.
مگر من که از داد بی‌بهره‌ام و گرچه به پیوند تو شهره‌ام
بود بس صاحب قبول و با تبع در میان شهر شهره در ورع
شوبرت آواکیان (زادهٔ ۲۶ تیر ۱۳۴۷) آهنگساز، نوازنده و تنظیم‌کننده موسیقی ارمنی‌تبار ایرانی ساکن در لس آنجلس آمریکا است. او به عنوان آهنگساز و یا تنظیم‌کننده با بسیاری از بزرگان و مشاهیر موسیقی پاپ ایران نظیر شهرام شب‌پره، حسن شماعی‌زاده، حبیب، ابی، گوگوش، پویا، ویگن، لیلا فروهر، مهستی، شهره، اندی، منصور و سپیده همکاری داشته‌است.
در ۱۵ اسفند ۱۳۹۹ شهره بیات یکی از برندگان جایزه «زنان شجاع» وزارت خارجه آمریکا شد.
وگر از مسلمانیش بود بهر به نیکی مرا شهره کردی به دهر
ثنا کنیم ترا تا که زنده‌ایم به دهر که شاهنامه‌ات ای شهره‌مرد، محیی ماست
ایمز پیشه پزشکی پدر خود را در مینیاپلیس ادامه داده و شهرتی به عنوان شخصیت مهربان و دلسوز به‌دست‌آورد. او به‌خاطر معالجه رایگان فقرا و به‌خاطر پاسخ دادن به تماس تلفن در هر ساعت از روز، شهره بود. او به عنوان کارمند آتش‌نشانی نیز خدمت کرد.
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی اگرچه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
شهره آفاق گردد زآن سبب ز این سبب هر دم رسد جانم به لب
خار و خس بفگن از این شهره درخت ایرا کز خس و خار نیابی مزه جز خارش