شنود خط
معنی کلمه شنود خط در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه شنود خط
مرد عارف سخن ز حق شنود لاجرم ز اشتیاق کم غنود
آنچنان بیخودم ازان جرعه که ندارم مجال گفت و شنود
بر پایهگذارشها کارمندان سرویس گردآوری ویژه، دستگاههای شنود را در جای نشستن کبوترها در سقف پنجرههای سفارت شوروی در واشینگتن، دی.سی. کار گذاشته بودند.
كدام گوش است كه وارد شدن اين شكست و خلا عظيم را بر پيكر اسلام بشنود و از شدتغم ناتوان از شنود، نشود..
اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: فرزندان من مبادا با مردم ستيزه كنيد كه بيش از دوقسم نيستند، يا خردمندى است ، كه با شما مكر و حيله بكار مى برد و يا نادان كه هر چهزودتر آسيب بر شما مى رساند...، گفت : و شنود مانند نر و ماده اند كه چون با هم جفتشوند ناچار نتيجه اى خواهند داشت ، سپس دو بيت شعر انشاء فرمود:
فغان من ز کجا بشنود به گوش آن شوخ که خود نمی شنود گوش من فغان مرا
آمریکا، خاور میانه، چین، روسیه، کارائیب، و آفریقا را شنود میکند.
در اکتبر ۲۰۱۳ گزارشهای ادوارد اسنودن نشان دادند که سرویس گردآوری ویژه، به همراه شنود و ضبط نظاممند ارتباطات مخابراتی شماری زیادی از مقامها و شهروندان اروپا و آمریکای جنوبی تلفن همراه شخصی صدر اعظم آلمان، آنگلا مرکل را برای بیش از ۱۰ سال شنود میکرده است.
کریستین ویری حتی از این هم فراتر رفت و در کنفرانس مطبوعاتی گفت تماسهای همه مربیان و مدیران باید شنود شود چون تیمهای دیگری هم علاوه بر اینتر باید مجازات شوند!
از میان برخاسته گفت و شنود رهروان غیب در عین شهود
چونان که عصا هرگز از آن سان که شنودی ثعبان نشدی جز به کف موسی عمران
از اين سوء در وضعيت نوميدى و نگرانى و در شرايطى كه تنها حدود نيم ساعت بهروشنى هوا مانده بود ايستگاه شنود خبر داد كه بالاى اسكله درگيرى است . بهدنبال آن ، چند رگبار تير رسام ، شليك و سپس قطع شد. اكنون بايد دقيقا مشخص مى شدكه آيا عراقيها تيراندازى كرده اند و يا اين كه نيروهاى پيشتاز، درگيرى را آغاز كردهاند. از آنجا كه قرار بود رزمندگان ايرانى ، با رسيدن به اسكله ، با پرتاب گلولهمنور علامت بدهند و اين امر اتفاق نيفتاده بود، هنوز شك و دو دلى ، به قوت خود باقىبود. با اين وجود، سوار شناورها، آماده صدور فرمان حركت شدند.
غیر ما کیست حرف ما شنود گفتوگوی زبان لال خودیم
اما لجوجان متعصب ، و دشمنان حق و حقيقت ، و آنها كه ازقبل تصميم خودشان را بر مخالفت انبيا گرفته بودند چه بهره اى مى توانستند از آنبگيرند؟ آنها همچون كوران و كرانى بودند كه در نقطه دور دستى قرار داشتند، آنهاگرفتار ناشنوائى و نابينائى مضاعف بودند، هم از نظر ابزار ديد و شنود و هم از نظربعد مكان !
دل ز بیدل چون شنود اسرار او همچو دل سرگشته شد در کار او
مرا جز خدا نیست گفت و شنود خدائی که او هست و پیوسته بود
همچنان آمد که او فرموده بود بوالحَسن از مردمان آن را شنود
مسؤ ولى كه از كاستى ها غافل شود، حسابگر و مراقب نباشد، از باين زيبا اما پليدمداحان و چاپلوسان خرسند شود و مشتاق و مفتون تحسين ها باشد، صداى عاشقان غيب رانمى شنود، از در گاه حق و انجام تكليف الهى فاصله مى گيرد، ارزش و منزلت خويش رابه ظواهر مقام و مسؤ وليت مى سپارد و منصب را زينت خود مى سازد:
غریب شهر توام بشنو از من این قصه که مصطفی بهکرم قصهٔ غریب شنود
آن كه حق را به سنگينى شنود در عمل بدان ، بسى سنگين ترست .