شناس کردن

معنی کلمه شناس کردن در لغت نامه دهخدا

شناس کردن. [ ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آشنا کردن. معرفی کردن.

معنی کلمه شناس کردن در فرهنگ فارسی

آشنا کردن معرفی کردن

جملاتی از کاربرد کلمه شناس کردن

که مفهوم آن روشن است «و در شطرنج و نرد و هشت پای کردن از همالان برترم.» از ایران شناسان تنها هارولد بیلی کوشش برای دریافتن این بازی به کار بسته و پیداست که به نتیجه نرسیده‌است. شطرنج و نرد شناخته شده‌است، اما هشت پای به‌طور کامل شناسایی نشده‌است.