شمع ریختن. [ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساختن شمع. ( از آنندراج ) : چشم مخمور ترا تا دیده نرگس از قلم شمع می ریزد که بر بالین بیمار آورد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).رجوع به شمعریز شود.
معنی کلمه شمع ریختن در فرهنگ فارسی
ساختن شمع
جملاتی از کاربرد کلمه شمع ریختن
کاروانسرای سرتنگه در پانصد متری غرب ییلاق خرند واقع است. این بنا از نوع کوهستانی و مسقف و چهارگوش به ابعاد ۱۴×۱۶ متر میباشد که با سنگ و ملاط گچ ساخته شدهاست. سقف بنا با طاقهای جناقی و گنبدهای کوچک پوشانده شدهاست. نورگیرهایی نیز روی سقف تعبیه شدهاست و تنها سقف کاروانسرا از سطح زمین ارتفاع دارد. ورودی بنا در ضلع شرقی پایینتر از سایر قسمتها میباشد. پایهای به صورت شمع زیر سقف شمع زده شده که نشان میدهد در آن زمان قسمتهایی از سقف در حال ریختن بودهاست.
سقاخانه آقاجانیبیگ در محوطهٔ کوی آقاجانیبیگ نزدیک بلوار مدنی در شهر همدان قرار دارد. این سقاخانه از آجر و سیمان در اتاقکی به عرض ۲ متر و ارتفاع ۳ متر احداث شدهاست. در داخل این مکان سقاخانهای است که در آن منبع آب و محل روشن نمودن شمع قرار دارد. مردم همدان این سقاخانه را مقدس و جهت ثواب و ادای نذر و شفای بیمار از آب آن استفاده و بعد از گرفتن حاجب در شب جمعهای به این مکان آمده با روشن کردن شمع و ریختن گلاب و یخ در آب منبع سقاخانه ادای نذر میکنند.
در ۴ ژانویه ۱۹۸۹، میانو پس از باخت در یک بازی ماژونگ در برابر شخص دیگری در شب قبل، تصمیم گرفت برای فروکش خشم خود، با ریختن مایع فندکی روی بدن و آتش زدن فوروتا اقدام کند. گویا فوروتا تلاشهایی برای خاموش کردن آتش انجام داد، اما به تدریج واکنشی نشان نداد. آنها به مشت زدن او ادامه دادند، شمعی روشن کردند و موم داغ روی صورتش چکاندند، دو شمع کوتاه روی پلکهایش گذاشتند و او را مجبور کردند که ادرار خودش را بنوشد. پس از لگد زدن، او روی یک دستگاه استریو افتاد و به شدت دچار تشنج شد. از آنجایی که او خونریزی شدید داشت و چرک از سوختگیهای عفونی اش بیرون میآمد، چهار پسر دستهای خود را در کیسههای پلاستیکی پوشانده بودند. آنها به ضرب و شتم او ادامه دادند و چندین بار یک توپ ورزشی آهنی روی شکمش انداختند. بر اساس گزارشها، این حمله دو ساعت به طول انجامید. فوروتا در نهایت تسلیم جراحاتش شد و درگذشت.