شصت کله

معنی کلمه شصت کله در لغت نامه دهخدا

شصت کله. [ ش َ ک ُ ل َه ْ] ( اِخ ) شمس الدین احمدبن منوچهر همدانی. شادروان سعید نفیسی گوید: «درباره احمدبن منوچهر شصت کله شاعر قرن ششم هجری قمری یگانه اطلاعی که به دست است این است که در کتاب راحةالصدور آمده است : «... در آن حال امیرالشعراء و سفیرالکبراء شمس الدین احمدبن منوچهر شصت کله که قصیده تتماج گفته است حکایت کرد که سیداشرف به همدان رسید در مکتبها می گردید و می دید تا که را طبع شعر است. مصراعی به من داد تا بر آن وزن دو سه بیت گفتم... گفت از شعر سنایی و عنصری و معزی و رودکی اجتناب کن ، هرگز نشنوی و نخوانی که آن طبعهای بلند است طبع تو ببندد و از مقصود باز دارد. شمس الدین شصت کله گفت من و چند کس دیگر این وصیت را بجای آوردیم ، به مقصود رسیدیم و غایت مطلوب بدیدیم...». از این سخنان معلوم می شود که شمس الدین احمدبن منوچهر شصت کله همدانی معاصر با سلطان طغرل بن ارسلان سلجوقی ، معروف به طغرل سوم ( 590-571 هَ. ق. ) آخرین پادشاه سلجوقیان عراق بوده و با مؤلف راحةالصدور در یک زمان می زیسته است. پس معلوم می شود که از شعرای معروف اواخر قرن ششم هجری قمری بوده و در جوانی در همدان به مکتب می رفته است. در موضوع لقب او پیداست که تذکره نویسان را اشتباهی روی داده است. دولتشاه سمرقندی لقب «شصت کله » را به منوچهری دامغانی داده و گفته است که به علت کثرت تمول و ثروت و داشتن گله های فراوان این شهرت را پیدا کرده و پس از وی دیگر تذکره نویسان نیز این اشتباه را تکرار کرده اند. ولی کسانی که شصت کله دانسته اند گویند که شصت یعنی انگشت درشت دست وی نقصی داشت و کل و کله در لغت به معنی اعرج و اشل تازی است و از این رو «شصت کله » نامیده شده است. بالجمله از این شمس الدین احمدبن منوچهر شصت کله همدانی جز سه بیت که در راحةالصدور آمده و در جوانی به دعوت سیداشرف غزنوی به وزن و قافیت مصراعی که او خوانده بوده سروده است شعری دیگر به دست نیست و آن سه بیت این است :
صبح بی روی تو نفس نزند
نفس عشق بی تو کس نزند
وصل تو نگذرد به کوی امید
تا در خانه هوس نزند
بنده گر با تو یک نفس بنشست
جز بر آن یاد یک نفس نزند.( از احوال و اشعار رودکی ج 3 صص 1130-1133 ).دولتشاه سمرقندی و به تبع او گروهی از تذکره نویسان منوچهری را به لقب شصت کله ملقب داشته اند ولی این مسأله سخت اشتباه است زیرا جز دولتشاه و تذکره نویسان بعد از وی کسی متذکر این قسمت نشده ثانیاً چنانکه از تواریخ و منابعدیگر پیداست لقب شصت کله از آن شاعری بوده است به نام احمدبن منوچهر، معاصر راوندی صاحب کتاب راحةالصدورو همو شصت کله را معاصر طغرل بن محمدبن ملکشاه سلجوقی ( 590-571 ) می داند، از این روی شکی نیست که دولتشاه از احمد بودن نام هر دو و اینکه یکی پسر منوچهر بوده و دیگری لقب منوچهری داشته میان آن دو خلط کرده است. ( از مقدمه دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی ص ن - س ). رجوع به مجله یادگار سال اول شماره 2 مقاله علامه فقید محمد قزوینی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شصت کله

این بازی با انواع شعرگونه‌های دیگر نیز اجرا می‌شود. با گرفتن انگشت کوچک:“ این‌گفت: بریم دزدی. این گفت چی چی بدزدیم؟ این گفت تشت طلای پادشاه رو. این گفت: جواب خدا رو کی می‌ده؟ ” با تکان تکان دادن انگشت شصت: این گفت:“ منِ منِ کله گنده!”