معنی کلمه شصت کله در لغت نامه دهخدا
صبح بی روی تو نفس نزند
نفس عشق بی تو کس نزند
وصل تو نگذرد به کوی امید
تا در خانه هوس نزند
بنده گر با تو یک نفس بنشست
جز بر آن یاد یک نفس نزند.( از احوال و اشعار رودکی ج 3 صص 1130-1133 ).دولتشاه سمرقندی و به تبع او گروهی از تذکره نویسان منوچهری را به لقب شصت کله ملقب داشته اند ولی این مسأله سخت اشتباه است زیرا جز دولتشاه و تذکره نویسان بعد از وی کسی متذکر این قسمت نشده ثانیاً چنانکه از تواریخ و منابعدیگر پیداست لقب شصت کله از آن شاعری بوده است به نام احمدبن منوچهر، معاصر راوندی صاحب کتاب راحةالصدورو همو شصت کله را معاصر طغرل بن محمدبن ملکشاه سلجوقی ( 590-571 ) می داند، از این روی شکی نیست که دولتشاه از احمد بودن نام هر دو و اینکه یکی پسر منوچهر بوده و دیگری لقب منوچهری داشته میان آن دو خلط کرده است. ( از مقدمه دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی ص ن - س ). رجوع به مجله یادگار سال اول شماره 2 مقاله علامه فقید محمد قزوینی شود.