شش سرایی

معنی کلمه شش سرایی در فرهنگستان زبان و ادب

{sextet} [موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای شش خواننده یا شش نوازنده تصنیف شده باشد متـ . شش نوازی

جملاتی از کاربرد کلمه شش سرایی

تا چند نشاط این همه بیهوده سرایی گر مرد رهی،گام بنه، کام به دست آر
تا بکی اندر سرایی چون زنان رو برون فردا پی تحصیل نان
لامع از شاعران پیش از خود متأثر است. گاهی مضمونی را با تصرفی نقل می‌کند و گاهی با تغییری در آن با بیان و شیوهٔ خود آن را زیب و زیور سخن خود می‌سازد. در طرح غزل‌ها و وزن و قافیه و ردیف و در شیوهٔ قصیده سرایی نیز از مقلدان شیوه‌های شاعری معمول زمان خود و زمان‌های دور و نزدیک است. در قصیده بیشتر پیرو شاعران سبک خراسانی است با زبان و بیان عراقی و ویژگی‌های نحو و جمله‌بندی و ترتیب کلام به تبع هندی سرایان و فارسی گویان شبه قاره و در غزل بیشتر متتبع شیوهٔ هندی است به طرح و وزن و ردیف و قافیه. دربحث از ردیف و قافیه مگر تا حدی به کیفیت کار او آشنایی حاصل آمده باشد، جای پای شاعران نامدار را می‌توان دید.
در سال ۱۳۷۶ وقتی تنها ۶ ساله بود به موسیقی و شعر علاقمند شد اما بصورت جدی فعالیت خود را از سال ۱۳۸۵ وقتی ۱۵ ساله بود با سرودن شعر شروع کرد و خیلی زود این علاقه سمت ترانه سرایی و علاقه به خوانندگی رفت.
بدون تردید، زابلستان گهواره فرهنگ و تمدن و زبان و ادب و اساطیر پارسی بوده است. فرهنگ و آیین و ادبیات فارسی، نام‌های اساطیری و تاریخی شاهنامه، فرهنگ شاهنامه سرایی و... همراه و همگام با خورشید از شرق (خراسان، سیستان ، زابلستان و کابلستان = افغانستان) به غرب (کرمان، یزد، شیراز، اصفهان، خوزستان، رَی، مازندران، آذربایجان و مداین = ایران و عراق) گسترش یافته است.
چهره پوشیده رویان را فروغ دیگرست برنمی آید به خوبان سرایی آفتاب
وی از روزنامه‌های دولتی که هیچ نفعی به حال ملت ندارند و تنها به چاپلوسی از دولت و دروغ پردازی و یاوه سرایی می‌پردازند انتقاد می‌کند و می‌نویسد: بدبختانه در ایران یک نفر را ندیدم بدین خیال که عیوب دولت و ملت را به قلم آرد .» و نیز در آن خاک وسیع یک روزنامه انتشار نمی‌یابد و اگر هم به اسم یافت شود عبارت از دو پارچه کاغذ است که هفته‌ای یک بار طبع می‌نمایند و مندر جات و عناوینش یک قاز به دولت و ملت فایده نمی‌بخشد .» (ص۲۸۴).
او مونس من باشد و من دست کشِ او او تربیتم کرده و من مدح سرایی
سبک آوازی علوانیه در بخش موسیقی «ریفی» قرار می‌گیرد. اکنون نیز در خوزستان، آوازخوانان بسیاری، سبک و شیوه علوان را دنبال می‌کنند. «حسان الگزار» در بخش «شاوور» شهرستان شوش دانیال یکی از افرادی بود که با این سبک ترانه سرایی می‌کرد. علوانیه موسیقی و آواز بسیار غمناک عربی محلی است که به نام مبدع آن علوان، «علوانیه» نامیده می‌شود. در «عتاب» نیز نوعی غم و اندوه احساس می‌شود ولی «ابوطلگه» یا «بسته» که هم به شکل فردی و اغلب به شکل جمعی خوانده می‌شود با شادی و گاه با رقص یا «طلگت اصبع» همراه است. ابزارهای موسیقی محلی عربی عبارتند از: مطبگ، ماصول، النای، العذابه، الطبله، الدف، الزنجاری، سچابیق، رباب، سنتور و دَمام.
جغد بود مرغ سرایی مرا داده خدا گنج عطایی مرا
دگر خالی از خیل جایی نماند تهی از سواران سرایی نماند
ریشه و تبار: آریایی‌ها ← سکاها ← سرایی ← هیژالی ←باجول ← سکوند
که: دستی چو دستان سرایی بزن به بختم که خفته است پائی بزن
چون بهشت آنجایگه بس خوب و خوش با صفت همچون سرایی ماه وش
ست گادین(گودین) معتقد است که موفقیت یک ایده در گرو صرف هزینه‌ی بسیار برای تبلیغات آن نیست، بلکه در داستان سرایی درست و تأثیرگذاری آن است.
بیشتر غزل‌های لامع در وزن‌های رایج و معمول است و گاهی با تفننی که در همه پهلوهای گویندگی دارد طبع خود را به وزن‌های بدیع و کم استعمال می‌سنجد و ذوق تشنهٔ تنوع و تازه آوری خود را بدین جدال سیراب می‌کند. به نحوی که از این راه دریچه‌ای به طرز غزل سرایی او گشوده شده‌است. از آنجا که لامع را باید از غزل سرایان متتبع سبک هندی به‌شمار آورد.
زمانی که کاکس هنوز در ترینیداد زندگی می‌کرد، آگوستا بیکر، کتابدار و داستان‌نویس، از کتابخانه عمومی نیویورک بازدید کرد تا به راه اندازی یک کتابخانه جدید برای کودکان کمک کند. بیکر که تحت تأثیر داستان سرایی کاکس قرار گرفته بود، او را تشویق کرد که در شهر نیویورک تحصیل کند. بیکر در طول اقامتش از خانه کاکس دیدن کرد و با والدینش نیز ملاقات کرد. کاکس به توصیه‌های او توجه کرد و ادامه تحصیل در بریتانیا را کنار گذاشت.