شرور و تفاوت ها

معنی کلمه شرور و تفاوت ها در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از بحث های مهم و دیرینه در الهیات، بحث شرور است که در موارد مختلف مطرح گردیده است.
یکی از موارد طرح این بحث در الهیات در مسئله توحید در خالقیت است. زیرا دوگانه پرستان به دو آفریدگار عقیده داشته اند یکی آفریدگار خیر و دیگری آفریدگار شرور. در مباحث توحید این شبهه را بررسی نمودیم. از دیگر موارد طرح بحث شرور، مسئله عدل الهی است که از زوایای گوناگون مطرح شده است، گاهی از زاویه عدل تکوینی و نظام احسن وجود، و گاهی از زاویه غایتمندی جهان و این که فلسفه جهان طبیعت، آن است که انسان از آن بهره مند گردد، در حالی که شرور طبیعی به انسان زیان می رسانند. و گاهی از این زاویه که از منظر جهان بینی الهی، پاره ای از حوادث ناگوار پی آمدهای اعمال بشر است، در حالی که این پی آمدها همیشه به خطاکاران باز نمی گردد، بلکه دیگران به آن مبتلا می شوند. اینها موارد گوناگونی است که از شرور به عنوان معارض با عدل الهی (اعم از عدل تکوینی و کیفری) یاد شده است. و فلاسفه و متکلمان اسلامی هر یک به شیوه ای به بررسی و حل آن پرداخته اند.گستردگی دامنه این بحث مانع از آن است که بتوان همه موارد آن را در یک درس بررسی نمود. لذا ضمن دو درس به بررسی و تحلیل آن خواهیم پرداخت.
شبهه تنافی شرور با نظام احسن
برهان نظم احسن را در بحث قبل یادآور شدیم، شبهه شرور در این باره این است که شرور _اعم از طبیعی، اخلاقی و بشری_ با احسن بودن نظام طبیعت منافات دارد، مقتضای نظام احسن این است که جهان از شرور مبرا باشد.
← پاسخ شبهه
غیر از واجب الوجود بالذات، آنچه دارای واقعیت و وجود است، دو عالم است، یکی عالم مفارقات و مجردات و دیگری عالم طبیعت و مادیات، و شرور تنها در عالم طبیعت و ماده ظهور می کنند، زیرا ماهیت شر، عدمی است، عدم آنچه برای چیزی مطلوب و ممکن است، و آن یا عدم کمال اولی (صورت نوعیه)، و یا عدم کمال ثانوی آن است، و در هر صورت، عدم، عارض بر شیء و مسبوق به ماده و امکان (امکان استعدادی) است.
← کلام علامه طباطبایی
...

جملاتی از کاربرد کلمه شرور و تفاوت ها

كه براى اين مانور تبليغى ، سياسى ، مرد عَبَسى را كه بدزبان و خشن و شرور و بىباك بود برگزيد، نامه را به او داد و سفارشات لازم را كرد.
به عدل تو که توئی نایب از خدا و خدیو به فضل تو که توئی تائب از شرور و شراب
کسی کایجاد عالم بر کرم کرد شرور و ضر مطلق را عدم کرد
يكى از اسرا پرسيد: ما را به كجا خواهيد برد؟ شايد تصميم داريد ما را در اين درياچهغرق كنيد. يكى از ماءموران سيلى به او زد و گفت : شما مستحق عذابى سختر هستيد زيراشما انسانهاى شرور و ظالمى هستيد كه دوستدار قاتلان عثمان شده ايد. يكى ديگر ازاسرا فرياد زد و گفت : اين هم از كارهاى عمروعاص است كه مردم بيگناه و اسير را بهقتل مى رساند، آيا براى او كافى نبود كه خلافت را به حيله و نيرنگ براى اربابشمعاويه فراهم آورده و امروز هم مى خواهد ياران حق را در آب غرق كند؟ آيا ازعمل خود در پيشگاه حق تعالى شرم و حيا نداريد؟ آيا از روز قيامت كه به اعمالتانرسيدگى مى شود نمى ترسيد؟ يكى از ماءموران فرياد زد و گفت : ما ماءمورانى هستيمكه وظيفه داريم شما را به جزيره روضه ببريم تا در آنجا بمانيد.
داستان بازی سلست، دربارهٔ زن جوانی به مدلین است که می‌خواهد از یک کوه جادویی به نام سِلِست صعود کند. مدلین در طول راه با چند شخصیت مختلف از جمله یک زن پیر که در دامنه‌های کوه زندگی می‌کند، یک عکاس از سیاتل و روح مسئول یک هتل قدیمی آشنا می‌شود و همچنین در کوه شخصیت دیگری وجود دارد که نسخه‌ای شرور و شیطانی از مدلین است که توسط خود کوه به وجود آمده، روبه‌رو می‌شود.
دانشمندان علم كلام از جهت اختلافى كه در مساءلهافعال خدا و مسائل متفرع بر آن دارند كه آيافعل خداى تعالى معلول غرض و هدف مى شود يا نه در مساءله مورد بحث يعنى جوابىكه خداى تعالى از شبهات ابليس داده نيز اختلاف كرده اند. اشاعره كه يك طايفه از متكلمينهستند از جهت اينكه اراده گزافى و اسناد شرور و قبايح را به خداوند تجويز كرده انددر اين مساءله نيز گفته اند معناى كلام خدا كه فرمود: (لايسئل عما يفعل و هم يسئلون ) اين است كه خداى تعالى هر كارى مى تواند بكند و لازمنيست كارهاى او مانند كارهاى ما مشتمل بر غرض و نتيجه اى باشد، وعقل نمى تواند خدا را مانند ديگران محكوم به اين حكم كند.
خوانندگانی که دارای صدای باس-باریتون هستند در اپرا توانایی ایفای نقش‌های متفاوتی را دارند اما در بیشتر موارد نقش‌های اشخاص شرور و منفی را اجرا می‌کنند.
در آيه فوق نمونه هائى از امورى كه انسان با آنها امتحان مى شود بيان شده ، ازقبيل : ترس ، گرسنگى ، زيانهاى مالى ، و مرگ ... ولىوسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست بلكه امور ديگرى نيز در قرآن به عنوانوسيله امتحان آمده است ، مانند فرزندان ، پيامبران ، و دستورات خداوند، حتى بعضى ازخوابها ممكن است از وسائل آزمايش ‍ باشد شرور و خيرها نيز از آزمايشهاى الهى محسوبمى شوند (و نبلوكم بالشر و الخير) (انبياء 35).
و اگر كسى با دقت در احوال كودكان و اخلاق آنان خصوصا كودكانى كه به بردگىگرفته مى شوند تاءمّل كند، يقين به امكان تغيير اخلاق پيدا مى كند. كودك در آغازفطرت بر طبق طبيعت خود عمل مى كند؛ زيرا قدرت فكرى و انديشه او به اندازه اى نيستكه بتواند با حيله ومكر، روى كارهاى خود را بپوشد و قبايحاعمال خود را مخفى بنمايد برخى از اين كودكان مستعّد و آمادهقبول آداب به آسانى يا به دشوارى و برخى گريزان از آن هستند و بههرحال آنچه مقتضاى مزاج ايشان از قبيل حيا و بى شرمى و سخاوت وبخل و قساوت و رحمدلى است ، ظاهر و آشكار مى گردد. پس از دوران خردسالى برخى درقبول حالات ضدّ آن حالتهاى قبلى ، تسليم و برخى سركش و برخى پذيراو برخىممتنع مى باشند تا آنكه عدّه اى خيّر و عده اى شرور و برخى متوسط بين اين دو مىشوند.
چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگر می بیند اخذ می کند و سر این آن است که از برای نفس انسانی چندین قوه است، که بعضی مایل به خیرات و فضایل، و بعضی مقتضی شرور و رذایل هستند، و پیوسته این قوا با یک دیگر در مقام نزاع و جدال اند، و از برای هر یک از آنها که اندک قوتی حاصل شد و جزئی معینی به هم رسید، بر آن دیگری به همانقدر غالب می شود و نفس را مایل به مقتضای خود می کند .
در پـاره اى از روايـات آمـده كـه لوط آنـقـدر مـهـمـانـهـاى خـود رامعطل كرد تا شب فرا رسيد شايد دور از چشم آن قوم شرور و آلوده بتواند با حفظ حيثيت وآبروى از آنان پذيرائى كند.
بعد از اداى نماز، از گذاشتن جهاز شتر بر روى همديگر، چيزى شبيه منبر درست نمودند،طورى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به همه مردم مسلط بود و همه در اطراف ايشانجمع بودند، پس آن حضرت خطبه اى ايراد نمود و فرمود: ((حمد و سپاس مخصوصخداوندى است كه ما از او كمك خواسته و به او ايمان آورده ايم و بر اوتوكل مى كنيم و پناه مى بريم به خداوند از شرور و بديهاى نفس و از زشتيهاىاعمال خود، آن چنان خدايى كه اگر كسى را گمراه كند، ديگر هدايت نخواهد شد و اگرهدايت نمايد، كسى او را نمى تواند گمراه كند و شهادت مى دهم كه خدايى جز خداى واحدنبوده و محمد صلّى اللّه عليه و آله بنده و فرستاده اوست .
همه شرور و گناهان روى زمين به شيطان بر مى گردد و اوست كه با وسوسه هاى خودآدمى را به گناه وادار ساخته و در گرداب معاصى غرق مى كند.