شرطی شدن تأخیری {delayed conditioning} [روان شناسی] نوعی شرطی شدن که در آن محرک غیرشرطی با فاصلۀ زمانی چند ثانیه پس از محرک شرطی ارائه می شود
جملاتی از کاربرد کلمه شرطی شدن تاخیری
خداوند هیچ یک از بندگانش را بر اساس یک طرح و یک جور نیافریده است. ما در روانشناسی به آن می گوییم تفاوتهای فردی، یعنی توانایی و خصوصیات خلقی، جسمی و فطری هیچ دو نفر یکسان نیست. وقتی ما در باورها و اعتقادات مان به این نکته ایمان داریم، چه طور می آییم بچه ها را با هم مقایسه می کنیم؟ هر دانش آموزی خودش است. ما با انگیزه رقابت، بچه ها و خودمان را زحمت می دهیم. انگیزه ی رقابت، دانش آموزان را شرطی می کند و با شرطی شدن شان، عمق اطلاعات، مهارت، توانایی و دانش خود را از دست می دهند. فقط کار می کنند برای مقام، عنوان و جایزه که به آن برسند. معلمی که حق سی دانش آموز را محفوظ نگه می دارد، نیاز به شاگرد اول ندارد. انگیزه رقابت فقط سیستم تعادل را بر هم می ریزد و نمی گذارد در عمق کار شود و سطح اطلاعات بچه ها تا آن جایی که باید، بالا برود.
همچنین میبایست به دانشمند آلمانی به نام هرمان ابینگ هاوس اشاره کرد؛ کسی که پیشرو انجام آزمایشهایی دربارهٔ حافظه بود. وی در مطالعاتی که در دانشگاه برلین انجام میگرفت، مدل روش تحقیق کمی دربارهٔ یادگیری و فراموشی را ارائه کرد. در همین زمان، دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرایند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) نیز آزمایشها خود را روی سگها انجام داد که بعدها بهعنوان «مفهوم شرطی شدن کلاسیک» از آن، یاد شد.
رفتارگرایی در تمامی سالهای آغازین سده بیستم به عنوان مدل غالب روانشناسی، مطرح بود. دلیل عمده این سرآمد بودن خلق، و کاربرد موفق (نه حداقل از آنچه به نام تبلیغ) تئوریهای شرطی شدن بهعنوان مدلهای علمی رفتار انسان بود؛ بههرحال، کمکم مشخص شد که برخلاف اکتشافات مهمی که رفتارگرایی، پدیدآورده بود، ولی بهعنوان یک تئوری، راهنمای رفتار انسان ناکارآمد بهنظر میرسید. بازبینی کتاب"رفتار کلامی اثر اسکینر توسط نوام چامسکی (با هدف توضیح فرایند اکتساب زبان در یک چهارچوب رفتارگرایی) بهعنوان یکی از عوامل اصلی ختمکننده دوران رفتارگرایی بهشمار میآید.
همچنین میبایست به دانشمند آلمانی به نام هرمان ابینگ هاوس اشاره کرد؛ کسی که پیشرو انجام آزمایشهایی دربارهٔ حافظه بود. وی در مطالعاتی که در دانشگاه برلین انجام میگرفت، مدل روش تحقیق کمی دربارهٔ یادگیری و فراموشی را ارائه کرد. در همین زمان، دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرایند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) نیز آزمایشها خود را روی سگها انجام داد که بعدها به عنوان «مفهوم شرطی شدن کلاسیک» از آن، یاد شد.
جانسون و مسترز معتقد بودند که موضوعاتی مانند شرطی شدن فرهنگی، نگاه خانواده و دوران کودکی به آمیزش جنسی، نگاههای مذهبی، مهارتهای بیانی ضعیف و بسیاری عوامل دیگر در رشد اختلالات جنسی مؤثر هستند.