شذ و ندر
جملاتی از کاربرد کلمه شذ و ندر
به سینه نارسیده بگذرد و ندر جگر شیند خدنگی با کمان کان ترک تیرانداز پیوندد
مجمر آسا عارض خوبان فروزان و ندر آن جای عود از خط مشکین عنبر تر داشتند
و ندر دلش آرام نی وز مهر بر جانش رقم
روز بازار فنا گرم شود و ندر وی تیغ دلّال بود،نرخ سرارزان باشد
هر شب هلال عید ز ابروی یار بین و ندر هلال جام ز می آفتاب خواه