شجاعت در قران

معنی کلمه شجاعت در قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شجاعت در قرآن. شجاعت فضیلتی مهم است، به گونه ای که در قرآن کریم آیات زیادی نازل شده است.
شجاعت فضیلتی مهم است، به گونه ای که قرآن شریف آن را اساس حکومت الهی دانسته و آن را مورد محبت و عنایت خاص قرار داده است:... ان الله اصطفاه علیکم وزاده بسطة فی العلم والجسم.. ..... به درستی که خدا او را بر شما برگزید و در دانش و توانایی او را فزونی بخشید....یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم... ای گروهی که ایمان آورده اید، هر که از شما از دین خود مرتد شود به زودی خدا قومی را که دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست می دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن، و نسبت به کافران سرافراز و مقتدرند، به نصرت اسلام برمی انگیزد که در راه خدا جهاد کنند و در راه دین از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند….ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص البته خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد مانند سد آهنین همدست و پایدارند، بسیار دوست می دارد.
صفت مومنین
به علاوه خداوند شجاعت را از صفات مؤمنین دانسته است.محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم… .محمد فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند...
تعریف شجاعت
معنای شجاعت، همانا قوت قلب است که معنای آن طیف گسترده ای را شامل می شود. هر چه شدت آن بیشتر شود، ارزش و اهمیت آن بیشتر می شود.در واقع هیچ مرتبه ای از آن، اعم از ضعیف یا شدید، نامطلوب نیست و مقوله ای است که افراط و تفریط در آن راه ندارد.
افراط و تفریط در شجاعت
...

جملاتی از کاربرد کلمه شجاعت در قران

 شجاعت در عرصه زندگى بالاتر از شجاعت در ميدان نبرد!
# اينان خدمتگزاران رشيد و متعهدى بودند كه در انقلاب و پس از پيروزى انقلاب باسرافرازى و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به ميهن اسلامى به جوار رحمت حق تعالىشتافتند.
جایزه‌ای است که سالانه به روزنامه‌نگاران یا نگارش‌های آنها برای نمایش شجاعت در آزادی رسانه اهدا می‌شود.
نشان ستاره نقره‌ای در تاریخ ۱۹ ژوئیه ۱۹۳۲ توسط رئیس جمهور هربرت هوور در وزارت جنگ ایالات متحده آمریکا به تصویب رسید و از همان سال به عنوان نشان شجاعت در تمام رسته‌های نیروی مسلح اهدا شد.
آن شبيه رسول ، قدم شجاعت در ميدان سعادت نهاد و با آن گروه بى باك به جنگ پرداختو خاطره ها را اندوهناك گردانيد و نونهال بوستان امامت جنگى كرد به غايت سخت و جمعىكثير از آن اَشْقياء
گنبدى است ساخته بر فراز بنيانى بلند، كه مرقد شيربيشه شجاعت در كربلاست .

شجاعت در اين جاست كه اثر خود را نشان مى دهد يك آدم شجاع ، وقتى حق را ديد و شناخت ،دنبال مى كند؛ از چيزى نمى هراسد و رودربايستى ، مانع او نمى شود؛ خودخواهى ، مانع او نمى شود؛ عظمت جبهه دشمن با مخالفت ، مانع او نمى شود؛ شجاع است . يك آدم غيرشجاع ، نه . بحث اين است كه گاهى بناى حقيقت ، يا عدم شجاعت انسانها بخصوص اگر داراى منزلت و مرتبه اى در جامعه باشند فرومى ريزد. قضيه شجاعت ، اين است .

هیدخان باباجی دربارهٔ انقلاب کبیر الهی یا ماها کرانتی که در حال آمدن است هشدار داد. او گفت که ماها کرانتی یا انقلاب کبیر با زلزله، سیل، جنگ و حوادث همراه خواهد بود. او با تشویق به مقاومت در برابر این نا آرامی‌ها گفت: "با شجاعت در مسیر قدم بردارید، بروید و شرایط و وضع زندگی بشریت را بهبود ببخشید و مسیر حق و راستی را بنیان گذارید…، برای حقیقت بجنگید! برای آن که هر روز زندگی کنید، نیاز به شجاعت بسیاری دارید".
پس از تعدادی از صحنه‌های زندگی بابی که وی با آن‌ها مواجه می‌شود، فرشته مرگ به او می‌گوید که گلوله‌ای که در سرش است به تدریج حال او را وخیم‌تر خواهد کرد تا جایی که بابی دیگر خاطره‌ای برای به یاد آوردن نخواهد داشت و مجبور است تسلیم شود اما بابی همچنان مقاومت می‌کند. سرانجام بابی تصمیم می‌گیرد با تاریک‌ترین لحظه زندگی‌اش مواجه شود و آن را برای روفوس تعریف می‌کند، شبی که مجبور شده‌است برای دفاع از مادرش، به پدر دائم‌الخمر و بیرحمش (که کاری جز تحقیر بابی نداشت) شلیک کند. بابی حالا با شجاعت در برابر پدرش (البته در رؤیای خود) می‌ایستد و پاسخ او را می‌دهد. بابی هرگز نخواسته است فرزندی داشته باشد چرا که همواره از اینکه به مردی همچون پدرش تبدیل شود بیم داشته‌است و حالا او در پاسخ به تحقیر پدرش، با غرور می‌گوید که تقدیر چنان بوده که بابی دو پسر را نزد خود بزرگ کرد (سم و دین) وانها همچون دو "قهرمان " بزرگ شدند.