شجاع قاجار

معنی کلمه شجاع قاجار در لغت نامه دهخدا

شجاع قاجار. [ ش ُ ع ِ ] ( اِخ ) شجاع السلطنه. رجوع به شجاع السلطنه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شجاع قاجار

محمدشاه قاجار، منوچهرخان را مأمور سرکوبی و دستگیری فرمانفرما و شجاع‌السلطنه کرد. سلیمان‌خان به کمک برادر شتافت و آنها دو شاهزاده قاجار را در قمشه شکست دادند؛ آن را دستگیر کردند و به تهران فرستادند. به پاس این خدمت محمدشاه برای سلیمان‌خان خلعت فرستاد و حکومت دو ناحیه را به او سپرد.
سکوند به قولی برگفته از سکا به معنی دلیر و شجاع یک ایل لر ساکن غرب و جنوب غرب ایران است.دانشنامه ایرانیکا و علی‌اکبر دهخدا سکوند را یک یکی از طوایف قوم لر، گسترده سکونتگاه ایل از جنوب استان کرمانشاه (منطقه سکاوند)، نواحی مرکزی استان لرستان تا شمال استان خوزستان می‌باشد. گروهای از سکوندها درمیان مردمان کردستان عراق، شیراز، سمنان، ایلام ،بروجرد ،بیرانشهر ، نهاوند ساکن می‌باشند وپراکندگی سکونت سکوندها به دلیل مهاجرت و جمعیت بسیار وسیع می‌باشد. مردمان ایل سکوند به سیاسی و جنگاوری و خصوصاً سوارکاری شهرت دارند. جغرافیای سکونت سکوندها در دوره قاجار تا دشت هُرو در جنوب بروجرد گسترده بوده است. جمعیت ایل به صورت طایفه‌های متعددی گسترش یافته است.زبان ایل سکوند به زبان لری است.