شتاب نمودن

معنی کلمه شتاب نمودن در لغت نامه دهخدا

شتاب نمودن. [ ش ِ ن َ / ن ِ / ن ُ دَ ] ( مص مرکب ) شتافتن. عجله کردن. به سرعت کاری را انجام دادن : تَدفیف ؛شتاب نمودن. دِفاف. مُدافِفَة؛ شتاب نمودن در کشتن خسته. دِفدَفَه ؛ شتاب نمودن. ( منتهی الارب ). || تظاهر کردن به شتاب. وانمودن که تعجیل می کند.

معنی کلمه شتاب نمودن در فرهنگ فارسی

شتافتن عجله کردن

جملاتی از کاربرد کلمه شتاب نمودن

البته مقصود اسلام از نشان دادن اين نمونه ها، آزاد نمودن وجدان و ضمير بردگان وبرانگيختن انقلاب آزادى در نهاد آنها بود چنانكهدراول بحث اشاره كرديم تا در خود احساس شخصيت نموده و آزادى خود را مطالبه كنند واين همان تضمين واقعى است كه اسلام درباره تاءمين آزادى بردگان در نظر گرفت . آرىصحيح است كه اسلام با همه وسايل لازم ، مردم را براى آزاد ساختن بردگان تحريصنموده ، اما در واقع خود اين بسيج عمومى نيز قسمتى از تربيت بى مانند بود كهبردگان به خوبى پى بردند كه آنها نيز مانند صاحبان خود مى توانند از نعمت آزادىكامياب شوند و در اثر همين اقدام خردمندانه بود كه هر ساعتتمايل به آزادى در بردگان افزونتر مى شد و داوطلبانه آن را پذيرفته و از مسؤوليتش نمى ترسيدند و همين جا است كه اسلام در اعطاى آزادى شتاب نمود؛ زيرا ديگرمستحق آزادى شده بودند و بدون زحمت مى توانستند آن را حفظ نمايند.