شاهدی کردن

معنی کلمه شاهدی کردن در لغت نامه دهخدا

شاهدی کردن. [ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دلبری کردن. دلربائی کردن. شوخی و رعنائی کردن :
وین پری پیکران حلقه بگوش
شاهدی میکنند و جلوه گری.سعدی.

معنی کلمه شاهدی کردن در فرهنگ فارسی

دلبری کردن دلربائی کردن

جملاتی از کاربرد کلمه شاهدی کردن

انسان متمدن در کنار دیگر نشانه‌های تمدن، از تقویم رومیزی به عنوان وسیله‌ای برای مشخص کردن زمان استفاده کرد. سنگ نبشته‌ها، کتیبه‌ها و کنده‌کاری‌های ابنیه می‌تواند شاهدی محکم بر این مدعا باشد.
ضربه محکمی که پینکر بر نظریه قطعیت زبانی وارد کرد، اشاره او به افراد لال بود، او با ذکر مثال این چنین نتیجه‌گیری کرد که با وجود اینکه این‌گونه افراد کاملاً فاقد نطق بودند، اما قطعاً قادر به فکر کردن بودند، دارای استعداد ریاضی نیز بودند و از عهده آزمایش‌های مربوطه برمی‌آمدند. اگر زبان به‌طور کامل فکر را تعیین می‌کرد، پس این افراد قادر نبودند فکر کنند که البته این چنین نیست. بی تردید، معروف‌ترین آزمونی که جهت صحت فرضیه ساپیر- ورف انجام گرفته، در حوزه رنگ واژه‌ها بوده و نتایج غیرمنتظره‌ای در پی داشته‌است. با توجه به گوناگونی چشمگیری که در مجموعه رنگ واژه‌های مورد استفاده در هر زبان وجود دارد غالباً رنگ واژه‌ها را نمونه‌ای از ایجاد برش‌های متفاوت در جهان خارج توسط زبان‌ها می‌دانند و احتمالاً شاهدی برای درستی فرضیه ساپیر – ورف. دو مردم‌شناس به نام‌های برنت برلین Brant Berlin و پل کی Poul key در مورد این مطلب تحقیقات گسترده‌ای کردند، آن‌ها دریافتند که سخنگویان همه زبان‌ها دربارهٔ پرده‌های اصلی رنگ واژه‌های زبان خود توافق مشابهی دارند، اگر چه تعداد رنگ واژه‌ها در زبان‌های مختلف متفاوت است و هر رنگ واژه در هر زبان، گسترهٔ متفاوتی دارد، کانون‌ها همیشه یکسان هستند، به عبارت دقیق تر به نظر می‌رسد محل کانون‌ها جهانی باشد و هر زبان زیر مجموعه‌ای از کانون‌های جهانی باشد و هر زبان مجموعه‌ای از کانون‌های موجود را به کاربرد. گذشته از این ترتیب انتخاب این کانون‌ها هم قابل پیش‌بینی است. ظاهراً اصطلاحات رنگ‌ها هم که پیش از این جایگاه خوبی برای منتقدان فرضیه نسبیت زبانی بود تحت کنترل اصول جهانی دقیقی است و تفاوت زبان‌ها تنها در محدودهٔ چند امکان مشخص به وجود می‌آید.
به گزارش عباسقلی شریف رازی، با شدت گرفتن سرکوب علویان در دوران بنی امیه؛ سادات علوی، نسب خود را انکار می‌کردند تا از گزند و توجه حکومت، مصون باشند. این انکار نسب و مخفی کردن اعتقادات تا زمان مأمون در جریان بود. مأمون از این وضعیت مخفیانه رضایت نداشت؛ بنابراین اقدام به نصب یکی از بزرگان علویان به منصب ولیعهدی نمود تا علویان و سادات، از زندگی مخفیانه خود خارج شوند و حکومت بر آنها نظارت کند و بعضاً آنان را مورد حمله قرار دهد. شریف رازی، وجود امامزادگان بسیاری را که در سراسر ایران و در عصر علی بن موسی الرضا به قتل رسیده‌اند، شاهدی بر ادعای خویش می‌داند.