شاعران فارسی سرا

معنی کلمه شاعران فارسی سرا در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] شاعران فارسی سرا، اثر سید احمد حسینی اشکوری، کتابی است پیرامون شرح حال شاعران فارسی سرا که به زبان فارسی و مقدمه آن در سال 1384ش، نوشته شده است.
انگیزه اصلی نویسنده از نگارش این اثر، معرفی شاعران و اعلامی است که گهگاه کلامی به مصداق «إن من الشعر لحکمة» سروده اند و در تذکره ها نام و نشانی ندارند و احوال آنان در منابع شعری نیامده است؛ گمنامانی که سال های سال است به دست فراموشی سپرده شده اند و اگر تلاش های محققینی چون معظم له نبود شاید نام و خاطره آنها کلا به دست فراموشی سپرده می شد و برای همیشه از یادها محو می گردید و این درهای معانی در اعماق تیره جهل مدفون می گشت که این امر به اهمیت کتاب نیز اشاره دارد .
کتاب با دو مقدمه از نویسنده و سید ناصر میبدی آغاز و اسامی افراد به ترتیب حروف الفبا آمده است.
بیشتر مطالب این گنجینه نفیس را نویسنده از لابه لای اوراق پراکنده نسخ خطی و کاوش های متفرقه به دست آورده و خود در این باره می نویسد: «این کمترین، به پیروی از روشی که دارم و معتقدم باید از فرصت های زودگذر استفاده کرد، گهگاه که به چنین معلوماتی دست می یافتم در برگ هایی ثبت و ضبط می کردم. از این نوشته های بی سروته، تذکره حاضر به دست آمده که شرح حال جمعی از نادره های علمی ادبی است» .
در این اثر برای شناخت اینکه شاعر دارای عنوانی در تذکره ها می باشد یا از وی یاد نشده است، به کتاب های «فرهنگ سخنوران» دکتر عبدالرسول خیام پور و «سخنوران نامی معاصر ایران» سید محمدباقر برقعی و «تذکره شعرای اصفهان» سید مصلح الدین مهدوی، مراجعه شده و گاهی از کتاب های دیگر بهره برده شده است .

جملاتی از کاربرد کلمه شاعران فارسی سرا

تعداد زیادی از اشعار وی توسط شاعران فارسی به صورت تحت‌اللفظی یا اخذ محتوا و مضمون به شعر فارسی درآمده است.
فراخوان نهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران شهریور ۱۳۹۳ منتشر شد. در این دوره دبیرخانه جایزه کتاب سال شعر - «خبرنگاران»، از شاعران فارسی‌زبان تاجیکستان دعوت کرد که در بخش ویژه نهمین دوره این جایزه شرکت کنند.
تا پیش از فروغ، معشوق در شعرهای شاعران فارسی‌زبان، در مقام معشوق زن توصیف می‌شد. حتی در شعرهای رابعه و مهستی، معشوق مرد چهره مشخصی نداشت و قابل تفکیک از معشوق زن نبود. فروغ، بیشتر و صریح‌تر از دیگران چهره مرد زمینی را به‌عنوان معشوق توصیف کرده‌است. از طرف دیگر، معشوقِ شعرهای فروغ، دارای فردیت است؛ در حالی که تا قبل از آن معشوق یک موجود جمعی است و هویت مشخصی ندارد.
علاوه بر دو نظریهٔ فوق، نظریهٔ دیگری نیز هست که سرمنشأ غزل را به تغزل‌های ادبیات عرب نسبت می‌دهد. به گفتهٔ شمیسا، غزل در عربی هم به مضمون عاشقانهٔ شعرها اطلاق می‌شود و قالب شعریِ مشخصی نیست؛ مثلاً به قصیده‌های عاشقانه، غزل می‌گویند. تغزل به معنای قصیده‌های عاشقانه در دوران پیش از ظهور اسلام و همچنین در دوران اموی در بین اعراب رواج داشت. از این رو به اعتقاد شفیعی کدکنی، غزل ابتکار شاعرانهٔ ایرانیان است. با این حال، بر اساس آنچه در دانشنامهٔ ایرانیکا آمده‌است، «خاستگاه غزل فارسی را باید در ادبیات عرب جستجو کرد.» به بیان این دانشنامه، شعر عاشقانهٔ عربی سرمشق مهمی برای شاعران فارسی‌زبان بود و تأثیر آن در گسترش شعر عاشقانهٔ فارسی کاملاً مشهود است.
شهاب‌الدین در ترمذ ادب آموخت و شاعری آغاز کرد. سپس در جوانی به خراسان رفت و به فراگیری دانش پرداخت. پس از آن او در شهرهایی مانند مرو، بلخ و خوارزم روزگار گذراند. او در اشعارش خود را صابر و گاه ادیب خوانده‌است. ادیب مدتی به فراگیری ریاضی و فلسفه و مطالعه نظم شاعران عرب، زندگانی و معارف آنها، تاریخ ایرانیان و اعراب و شعر شاعران فارسی‌زبان پرداخت.
بخش بزرگ‌تر کتاب (۹۷ درصد آن) عبارت از ضرب‌المثل‌های مکتوب ادیبانه، کلمات قصار و اشعاری از قدمای شاعران ایران یا شاعران فارسی‌زبان و تنها ۳درصد آن ضرب‌المثل‌های عامیانه‌است.
مؤسس این سلسله شخصی به نام حسن بود که با عنوان علاءالدین گانگو بهمنی بر تخت سلطنت نشست. خاندان بهمنی‌ها از نوادگان «علاءالدین حسن بهمنی» سیستانی به‌شمار می‌رفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفندیار از سلسله کیانیان ایران می‌رساندند. خاندان بهمنی با علاقه فراوانی که به فرهنگ فارسی و عرفای ایرانی داشتند بسیار کوشیدند که به حضور شاه نعمت‌اله ولی و خواجه شمس‌الدین حافظ شیرازی در دربار خود مفتخر گردند، اما توفیق نیافتند. این سلسله جشن‌ها و اعیاد ایرانی از جمله نوروز را با شکوه فراوان برگزار می‌کردند. زبان دربار آنها، زبان فارسی بود، در آموزشهای اولیه به شاهزادگان، بوستان سعدی آموخته می‌شد. برخی شاهان بهمنی خود به این زبان شعر می‌سرودند و از شاعران فارسی زبان و شیعی نشان، استقبال گرمی به عمل می‌آوردند، مانند آذری اسفراینی که بهمن نامه را سرود، آن‌ها مروج زبان فارسی و عربی در منطقه بودند.
در زمان سده‌های نخستین اسلام عرب‌ها آشکارا ملل دیگر را تحقیر می‌کردند. این وضع در دوره بنی عباس نهضت ملی شعوبیه را ایجاد کرد. اینان نخست برابری همه مسلمانان را اعلام داشتند، ولی پس از آن مدعی برتری ایرانیان بر عرب‌ها شدند. در این دوره کشمکشی میان نویسندگان ایرانی و عرب در زمینه ادبیات پدید آمد که هر کدام تلاش می‌کردند برتری خود را نشان دهند. از این کشمکش ادبیاتی به زبان عربی پدید آمد که از سده نهم تا یازدهم میلادی ادامه داشت. در سده نهم به این ملت‌پرستی فکری، ملت‌خواهی سیاسی نیز افزوده شد. به دنبال آن نخستین سلسله پادشاهان ایرانی در خراسان پدید آمد که از بغداد دور بود و برای همین کانون بدعت‌های پرشمار سیاسی و مذهبی به‌شمار می‌رفت. به همت شاعران فارسی‌زبان، زبان فارسی کم‌کم زبان عربی را از دربار شاهان کنار راند. فرمانروایانِ سلسله‌های نخستین ایرانی، از پیشرفت زبان کشور خود خرسند بوده‌اند، چرا که به‌طور غیرمحسوسی رشته‌هایی که ایرانیان را به خلافت پیوند می‌داد، می‌گسست. این خرسندی را از آنجا می‌توان دریافت که آنان بر حفظ سنت‌های تاریخی و افسانه‌ای ایران پافشاری داشتند و به‌کاربستن همین سنت‌ها بود که بزودی حماسهٔ ملی ایران را پدیدآورد.
آقا محمد تقی مشهور به صهبا و صهبای قمی از شاعران فارسی‌زبان ایرانی دوران زندیه است.
بعضی شاعران فارسی شهرت جهانی دارند از میان آنها می‌توان به حافظ و خیام و نظامی و مولوی اشاره کرد