شاد خوار بخاری

معنی کلمه شاد خوار بخاری در لغت نامه دهخدا

شادخوار بخاری. [ خوا / خا رِ ب ُ ] ( اِخ )به ظن قوی نام شاعری باستانی از مردم بخارا که در نسخه ای از لغت نامه اسدی لغت «یاکند» بیتی را شاهد آورده و به او نسبت کرده در دیگر نسخه ها همان بیت را به شاکر بخاری منسوب داشته اند. ( از یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه شاد خوار بخاری در فرهنگ فارسی

بظن قوی نام شاعری باستانی از مردم بخارا که در نسخه ای از لغت نامه اسدی در لغت [ یاکند ] بیتی را شاهد آورده و باو نسبت کرده در دیگر نسخه ها همان بیت را به شاکر بخاری منسوب داشته اند .

جملاتی از کاربرد کلمه شاد خوار بخاری

دلشاد و شاد خوار شد از تو که تا ابد با دید هر دو خسرو دلشاد و شاد خوار
از میوهٔ مطالب آمال بهره مند در روضهٔ لطایف و لذات شاد خوار
ببوشیدش آن روی خورشیدوار بگفت:ای دلم از رخت شاد خوار
ز سرسبزی او جهان شاد خوار جهان را ز چندین ملک یادگار
ای آمده ز مشرق پیروز و کامکار کرده نشاط مغرب دلشاد و شاد خوار
علی (ع) باد از و شاد خوار و بتول(س) شکفته شود زو روان رسول (ص)
زحل از قوس برنداند داشت قزح نفس شاد خوار ملک
تو شاد خوار و شادکام و شادمان و شاد دل بدخواه تو غلطیده اندر پای پیل پوستین
از آنجا سوی خرگه شهریار چمیدم گشاده دل و شاد خوار
از نعمت تو باد دلی شاد و شاد خوار وز دولت تو باد عدوی تو مفتتن