سیه پوش چنگار
جملاتی از کاربرد کلمه سیه پوش چنگار
کو عشق که از داغ چراغی بفروزم؟ بختم چو شب هجر سیه پوش فتاده
که در مرگ یک رسول امین (ص) سیه پوش باشد به خلد برین
نرگس خویش تو از سرمه سیه پوش مکن غیر را دیده مرا باز فراموش مکن
بر تخت من تاختندی سوار سیه پوش و نیزهوران صد هزار
سیه پوش کردی به رخ برنقاب سمندی بزیرش چو پران عقاب
از مردم صدرنگ سیه پوشی به وز خلق فرومایه فراموشی به
زلف تو دست به تاراج دل ما نگشاد ماه را تا ز شب تیره سیه پوش نکرد
بنفشه در کنار جویباران سیه پوش از غم نسرین عذاران
ز هر دانا دل ی کز غایت هوش به مرگ دشمنان هم شد سیه پوش
تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است