معنی کلمه سیاق ایات در دانشنامه اسلامی
«سیاق» در اصل به معنای راندن و به حرکت درآوردن و سوق دادن چهارپایان است. در زبان عربی به کسی که در عقب کاروان است و کاروان را به جلو می راند، «سائق» گفته می شود؛ همان گونه که به جلودار و کسی که در جلو کاروان است و آن را هدایت می کند «قائد» می گویند. در عربی امروز هم به رانندۀ اتومبیل «سائق» می گویند. به بازار نیز از آن جهت «سوق» گفته می شود که اجناس مورد نیاز مردم از هر طرف به آنجا سوق داده می شود. به مهریه زنان هم «سیاق» گفته می شود چون در زمان قدیم در میان عربها مهریۀ زنان را شتران و چهارپایان قرار می دادند و آنها را به خانۀ پدر عروس می راندند.
تعریف اصطلاحی
با توجه به موارد استعمال سیاق در میان مفسران و اصولیان و ادیبان، می توان معنای اصطلاحی آن را چنین تعریف کرد: «سیاق عبارت است از نوع چینش کلمات یک جمله و پیوند آن با جمله های پیشین و پسین و محتوای کلی برآمده از آن». یا بگوییم: «سیاق کیفیت قرار گرفتن یک لفظ در یک جمله و جایگاه آن و پیوند خاص میان مفردات یک جمله و جمله های قبل و بعد است به گونه ای که بتوان از آن معنایی کشف کرد که از منطوق و مفهوم آیه آشکارا به دست نمی آید، بلکه از لوازم عقلی آن است».
فرق معنای لغوی معنای اصطلاحی
به نظر می رسد که رابطه میان معنای لغوی سیاق و معنای اصطلاحی آن این است که معنای لغوی که همان راندن به جلو است، به نوعی نظم و ترتیب بازگشت می کند. در حرکت کاروان شتران، « قائد » بیشتر به راهی که پیش روی اوست توجه دارد، ولی «سائق» نظم و ترتیب شتران و حرکت منظم آنها را کنترل می کند. جملۀ «انساق الابل انسیاقا» به این معناست که شتران را در پی هم راند. در معنای اصطلاحی نیز همان نظم و ترتیب جمله ها و چینش کلمات، مورد نظر است و مطلبی که از سیاق به دست می آید، بر اساس همان نظم کلمات و جمله هاست.
دلالت سیاق
...
[ویکی اهل البیت] سیاق آیات. کلیدواژه: سیاق، سیاق آیات، قرآن کریم
از جمله اصطلاحات رایج در مباحث قرآنی به خصوص «تفسیر»، اصطلاح «سیاق آیات» می باشد.
«سیاق» را می توان از ریشه کلمه «سوق» به معنی حرکت دادن یا جهت دادن دانست؛ نظیر آنچه که در این آیه شریفه آمده است: «و نَسوق المجرمین الی جهنم ورداً»؛ و مجرمان را با حال تشنگی به سوی دوزخ می رانیم.(سوره مریم- 86)
با توجه به این معنی، آیاتی را می توان «هم سیاق» برشمرد که دارای یک جهت و سمت و سوی خاص بوده، و آهنگ و موضوع واحدی را دنبال کنند. همچنین می توان معنای اصطلاحی آن را چنین تعریف کرد: «سیاق عبارت است از نوع چینش کلمات یک جمله و پیوند آن با جمله های پیشین و پسین و محتوای کلی برآمده از آن».
یا بگوییم: «سیاق کیفیت قرار گرفتن یک لفظ در یک جمله و جایگاه آن و پیوند خاص میان مفردات یک جمله و جمله های قبل و بعد است به گونه ای که بتوان از آن معنایی کشف کرد که از منطوق و مفهوم آیه آشکارا به دست نمی آید، بلکه از لوازم عقلی آن است».
در معنای اصطلاحی «سیاق» نظم و ترتیب جمله ها و چینش کلمات مورد نظر است و مطلبی که از سیاق بدست می آید، بر اساس همان نظم کلمات و جمله هاست.
به این نکته باید توجه داشت که سیاق گاهی مربوط به متن است و گاهی مربوط به چگونگی تلفظ و ادای جمله از سوی متکلم، که می توان به آن «سیاق آوایی» گفت. یک جمله ممکن است طوری تلفظ شود که معنای جمله خبری بدهد و ممکن است عین همان جمله به گونه ای ادا شود که معنای استفهام انکاری بدهد. البته امروزه با علامت گذاری های معمول در ویراستاری، نوع جمله تعیین می شود ولی ما در اینجا با سیاق متن بدون در نظر گرفتن چگونگی تلفظ آن سروکار داریم.
اساساً دلالت سیاق از مقوله دلالت عقلی و بر اساس التزامات عقلی الفاظ است و در استفاده از سیاق جمله باید صرفا از التزامات لفظ استفاده کرد. بنابراین استفاده از قراین خارجی مانند شأن نزولها و آیات دیگر قرآن که در کنار آیه مورد بحث قرار ندارد و همچنین قواعد شرعی و مانند آنها، دلالت سیاق به شمار نمی آید.