۱. چیزی که با آن سنگ را می ساییدند. ۲. (اسم، صفت فاعلی ) سنگ تراش.
جملاتی از کاربرد کلمه سنگ سا
مانده ترازوی تو بی سنگ و در کیل تهی گشته و پیمانه پر
همچنین گفته است که در نزدیکی بنای این ده کاروانسرای بسیار قدیمی که شاید از دوره صفویه باشد وجود دارد که این کاروانسرا از گچ و سنگ ساخته شده و هنوز قسمت مهمی ازآن برپاست.
وادی هر سنگ او زنار بند دیو سار از نخلهای سر بلند
خارها خندان شده بر گل بجسته برتری سنگها تابان شده با لعل گوید ما و من
هم سنگ خاک شد تنش از پایمال اسب آن کآسمان به خاک جنابش برد سجود
بیشتر سنگنوشتههای هخامنشی در منطقهٔ مادریِ امپراتوری (پاسارگاد، تخت جمشید، نقش رستم) و شمارِ کمتری در دیگر نقاطِ امپراتوری (شوش، بیستون، گنجنامه، بابل) کشف شدهاند. از معدود سنگنوشتههای بیرون از ایران، سنگنوشتهٔ خشایارشا در ترکیه و چند سنگنوشتهٔ از زمان کوروش بزرگ است.
چون درخت و سنگ کاندر هر مقام مصطفی را کرده ظاهرالسلام
عاشق نظاره در دل هر سنگ میکند آن آتشی که از شجر طور شد بلند
در موضوع ژئومکانیک مطالعه رفتار مکانیکی خاکها و سنگها در مقابل نیروهای وارد به آنها، مورد توجه قرار میگیرد. این موضوع خود شامل دو شاخه مکانیک خاک و مکانیک سنگ میشود.
منابع طبیعی سوئد عبارتنداز مس, طلا, انرژی آبی, سنگ آهن, سرب, نقره, الوار, اورانیم, و روی.
نه ماه جنگ تلفات سنگین به نیروی جنگی و روحیهٔ سربازان شوروی وارد میکند. روسها به مجاهدین پیشنهاد آتشبس میدهند. در اواخر زمستان سال ۱۳۶۱ پیشنهاد آتشبس از سوی مجاهدین پذیرفته میشود.
وی تالاری طاقی — به سبک کاخ دیوانخانه که ساخته بود — بنا کرد که چهار ستونِ سنگی بزرگ در شمال و جنوب و دو اتاق بزرگ در شرق و غرب داشت.
کسی داند که از سلطانیش ننگ نه آنکو سنگ دارد بر سر سنگ
گر بحر و جبل را کرم و حلم تو بودی از سنگ و صدف بند نبودی به گهر بر
کوه سنگین گر ز درد قاسمی واقف شدی کوه را دل خون شدی با ناله زار آمدی
چو پنهان گشت در سنگ آن گهرها جدا شد مهرهٔ دولت ز سرها