سنبل کردن

معنی کلمه سنبل کردن در لغت نامه دهخدا

سنبل کردن. [ سَم ْ ب َ ک َدَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام ، سرسری انجام دادن کاری را. اجرای امری بطور سطحی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سنبل کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) سرسری انجام دادن کاری را اجرای امری به طور سطحی .

جملاتی از کاربرد کلمه سنبل کردن

زینگونه کز تو طره سنبل معطر است تو بهر بوی کردن بوی که می روی
در سال ۱۹۶۷ شرکت شل به مشکلی در طراحی برخورده بود. مشکل این بود که مدل طراحی شده لوگو از فاصله دور یا در نور کم به خوبی تشخیص داده نمی‌شد. این مدل امروزه هنوز استفاده می‌شود. اولین مدل در کل شکل حلزونی نداشت. در سال ۱۹۰۰ مدل صدف دو لبه‌ای جایگزین آن شد. طراحی مجدد و امتحان کردن مدل آن چهار سال توسط لووی به طول نجامید تا این فرم حلزونی شکل، سنبل جهانی پیدا کند. یکی از امتحاناتی که گروه لووی بر روی این فرم انجام داد، این بود که نمونه‌های اولیه مختلف را روی پل‌ها آویزان می‌کردند. جایی که توسط رانندگان عبوری دیده می‌شد. بعد از آن از رانندگان در مورد این نمونه‌ها سؤال می‌شد.
ز رخسار تو خونها در دل گل می توان کردن ز زلفت حلقه ها در گوش سنبل می توان کردن